۷ پاسخ

هندوونه بده خاکشیر..بده..شکمشو ماساژ بده خوب..

یه تشتی پرآب کن اسباب بازی بنداز توش بازی کن شلوارش دربیار بازی کنه همونجا کارشم انجام میده

یه چند قطره روغن زیتون شبا بریز تو نافش

چند روز پیش پسر منم اینطوری شد بهش شربت خاکشیر دادم روان شد

خواهش می کنم عزیزم

شیاف گلیسیرین بزار

روغن زیتون بریز داخل غذاش.لواشک بهش بده.اگه میخوره آب ولرم و خاکشیر بهش بده

سوال های مرتبط

مامان نویان مامان نویان ۲ سالگی
تجربمو از پوشک گرفتن بگم براتون
پسر من نزدیک ۲سالگیش بود که هر دفعه میخواست زور بزنه پی پی کنه
من بهش میگفتم پی پی داری؟
بعد هم وقتی کارش تموم میشه سریع میگفتم بیا بریم عوضت کنم پی پی کردی
اینجا بود که اسم پی پی یاد گرفت
دیگه موقع پی پی کردن و زور زدن میگفت مامان پی پی
منم تا قبل از اینکه پی پی کنه زود پوشک باز میکردم می‌بردم دستشویی سرپاش میگرفتم کارشو میکرد
ولی هیچ درکی از جیش نداشت شب تا صبح هم پوشکش پر جیش یود
دیگه ۲سالش که شد یه روز کامل بازش گذاشتم هی تند تند بردم دستشویی یبار که تو دستشویی جیش کرد کلی براش ذوق کردم گفتم آفرین
یه ۲روزی حواسم بهش بود هر ۲ساعت دستشویی می‌بردم دیدم دیگه یاد گرفته جیش داره خودش میگه
یه هفته شبا پوشکش میکردم ولی به طرز عجیبی بچه ای که شب تا صبح پوشکش پر از جیش بود دیگه نکرد و خشک خشک بود
به نظرم من هر بچه ای با بچه دیگه فرق میکنه امتحان کنید اگه دیدید همکاری میکنه چه بهتر اگه نکرد اجباری نکنید اجازه بدید یه تایم دیگه دوباره امتحان کنید
مامان علیرضا مامان علیرضا ۲ سالگی
سلام به همه
یادم نمیاد تو چندماه گذشته ب اندازه ی امروز خسته شده باشم
هم جسمی هم روحی
یکم راهنماییم کنید از تجربیاتتون بگید
تو پروسه ی ترک پوشکیم همه چیز داره خوب و عالی پیش می‌ره جز پی پی
پسرم وحشتناک از پی پی کردن میترسه،در حالیکه من تو این ترسیدنه نقشی نداشتم هرررررررررکاری بگید کردم،قصه گفتم تو دستشویی شعر خوندم(با محتوای پی پی)رقصیدم شکلک درآوردن نازش کردم بوسش کردم بغلش کردم توضیح دادم اسباب بازی خریدم و .‌.......
یعنی امروز رسماً از گریه هلاک شد
سه روز پی پی ش نگه داشته بود(تو ۸روز ک از پوشک گرفتمش دوبار تو شرتش کرده،یک بار خیلی یهویی و اتفاقی تو دستشویی ک بعدش یک عالم گریه کرد و من با مسخره بازی و بیا بشورشون برن خونه شون و .... ساکتش کردم حتی خندید،یه بار دیگه تو دستشویی اما با کلی گریه و نصفه،امروز داشت منفجر میشد اما نمی‌کرد ولی گریه هم میکرد چون داشت میومد میترسید)
سوال من الان اینه،تو روحیه ش اثر نذاره یه وقت؟؟
کلا خیلی به دهن من نگاه می‌کنه تو همه چیز م از من حرف شنوی داره،منم تو موقعیت های مختلف براش توضیح دادم ک چ کنه
اما امروز تو اون چهار پنج ساعتی ک درگیر پی پی بودیم یه وقت هوایی سه مادر عالی بودم یه وقتهایی هم وحشتناک

چیکار کنم؟؟اونایی ک تجربه مشابه دارید
فقط پیشنهاد ندید ک موقع پی پی پوشکش کنم چون منتفی این قضیه