۹ پاسخ

دخترمن سه سالش بود داشتم استفاده میکردم یه دفعه اومد تو اتاق دیدم بعد رفت به خواهر شوهرم گفت مامانم مای بی بی گذاشت تو شلوارش

من که دخترم می‌دونه پوشک هست بهش گفتم مادر دختر که به بلوغ میرسه هر ماه اینجور میشه کلا خانما ماهی یبار خون ریزی میوفته
تازه وقتی پریود میشم خودم هم درک می‌کنه بیشتر کمک میده بهم

ب نظر من بهش توضیح بده قبل این ک حریص اطلاعات غلط بیرون بشه
بگو همونطور ک اضافی اب بدنمون میشه ادرار
و اضافی غذا میشه مدفوع
تو بدن خانوما خر ماه اضافه ی خون بدن یه مدت خارج میشه برا همون استفاده میکنم

ببین اطلاعاتش در چ سطحه ولی درکل باید براش توضیح بدی که همه خانوما براینکه تو‌دلشون نی نی خدا میاره باید دلشون همیشه تمیز باشه براهمین هرماه یکم خون مث جیش میاد بیرون ک‌دلشون تمیز بمونه

عزیزم اول ازش خودش بپرس نظرت چیه ؟به چه دردی می خوره ؟ببین چقدر راجع بهش می دونه .
درحد دانستنی هاش بهش جواب بده اینجوری خیلی بهتره . نه زیاد توضیح دادی نه اینکه تازه بدتر کنجکاوتر بشه . موفق باشی گلم

بهش توضیح بده منم دخترم 7سالشه بهش گفتم مامانا ماهی یه بارمریض میشن ازاینااستفاده میکنن که لباساشون کثیف نشه مثله داداشی چطورپوشکش میکنیم گزاشتم جلوچشمشم که عادی شده دیگه واسش

الان دیگه وقتشه بهش توضیح بدی چون تو مدرسه ممکنه بشنوه و بترسه

خب بهش یکم توضیح بده ک برای بزرگ‌ترهاس برای خانمها ک لباس زیرشون کثیف نشه ..دخترمن ده یانه بود ک پریود شد من همه چیو بهش گفته بودم آمادگی داشته باشه حالا براشما سنش کمه تا حدودی بگو

بگوزنونه هس 😁

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۱ سالگی
تاپیک موقت...
چه دنیایی شده.. انقدر تنهام باید بیام اینجا دردودل کنم... برای غریبه‌ها...❤️‍🩹
از صبح توی خونه با دخترم تنها بودیم تا شب ساعت ۸.. با همسرم گفتم روز دختره بریم بیرون برا دخترمون چیزی بگیریم..
رفتیم بازار ، رفتم داخل مغازه، دخترم دست همسرم بود..
چیزی توی مغازه پسند نکردم اومدم بیرون دیدم دخترم وسط بازار داره دنبال ما میگرده😭😭😭😭😭
دخترم داشته دنبال من میومده ، باباش رفته توی مغازه دیگه. بگو نفهم تو چقدر سهل انگاری. نگفتی یکی بیاد بچه رو ببره. نگفتی بچه گم بشه. من از صبح توی خونه چشمم روی این بچه س بعد دو دقیقه نتونستم بسپرمش به این مرد گنده. دخترم نزدیک دو سالشه عین این مدت من نگاهم به بچمه و مواظبشم،مگه میشه نتونم بچمو دو دقیقه بسپرم به پدرش؟ چطوریه تو کار خودشون اینقدر دقیقن؟ به ما که میرسه میشن بیخیال ترین مخلوق خدا.
نشستم تو ماشین اییییینقدر گریه کردم.. انقدر خداروشکر کردم که بخیر گذشت و دخترم گم نشد.. خیلی احساس تنهایی میکنم.. احساس میکنم کل بار مسئولیت بچه به دوش خودمه... شوهرم همش درگیر خودش و کاراشه...
مرد خوبیه برامون کم نمیذاره ولی توی کار خودش غرقه.. ولی من کل زندگیم شده دخترم.. کاش یکم از حس منو شوهرم داشت.....