ماماناااا همسرم قبول نميكنه بريم از تهران بيرون هعي ميگه ترسويين فلانين تموم ميشه فلان😔 از استرس دو شب نخوابيدم ميگه بگير بخواب🙁هر چي ام ميگم نميفهمه كلا 😭 از خوذم نميترسمه از بچم ميترسم ولي درك نميكنه

عزیزم باید به این شرایط عادت کنیم
به نظرم بهترین کاری که میتونه آروممون کنه توکل کردنه
همه چیز رو بسپاریم به خدا و ایمان داشته باشیم که تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیوفته...
اگه هم زبونم لال اتفاق بدی افتاد خیالمون راحته که ما خودمونو به خدا سپرده بودیم پس مطمعن باش هرچه از دوست رسد نیکوست
اگه همیشه به خدا حسن‌ظن داشته باشیم زندگیمون با تمام اتفاقات بدش، خوب میگذره

ما همونایی هستیم که میگیم وای افغانها چی میخوان تو کشورمون
الان بنظرت وقت فراره ؟
همه جای ایران همینه اونایی که با قوت قلب گفتن شهرشون امن امروز شاهد حمله بودن یا روز قبل
ما چی بگیم که نزدیک تاسیسات هسته ای هستیم
به خدای بالاسرت اعتمادکن
منم بخدا بهم ریختم ولی ماها نسل ۸ سال جنگیم که بااصالتیم وپای کشورمون موندیم

عزیزم کجا بریم بالاخره که چی

خب اخه برنن هرجا باشیم میزنن دیگه منم تهرانم. ولی نرفتم اخه کجا برم خب تهش برم یک هفته دوهفته بعدش چی خداکنه زودتر تموم بشه فقط میترسم بخاطر بچه

من هم شب می‌خوابم هم ظهر
حتی بیشتر از قبل 🤣
دیگه یه سری چیزا دست خودمون نیست دست خداست فقط میگم اگر مردم بابچم بمیرم همین

کجا بری خواهر همه‌جا خطر داره

مادرا پدرا همه مردم ایران اعلام کردن شب برین خونه تا حد امکان نور کم باشه مسائل را مطرح کردن ان‌شاءالله همه سالم و امنیت برگرده

فقط تهران نیس قمم از دیروز دوبار زدن دختر منم ترسیده شبکه خبر میزنم فرار میکنه تو اتاق اروم باش بخاطر پسرت همه جا همینه

عزیزم کجا بری مثلا همه میگن ساک ببندین وسایل ضروری آماده کنین.اگه خدایی نکرده جنگ بشه همه جاهست نه فقط تهران

والا به نظر منم حق با همسرته

منم به همسر میگم بریم سمت مامانم اینا میگه شما رو میبرم خودم دلم راضی نمیشه جدا از هم بمونیم

برعکس ما منم دلم نمیخواست تنهاش بذارم برم شهرستان دیروز گفت بیا ببرمت گفتم میخوام باهم باشیم دیشب ناراحت بود میگفت موشک بزنن پسرمون میترسه الان دارم با بغص میرم شهرمون اون موند تهران😭