سلام خانم های کرمانشاهی چطورید حالتون خوبه

خیلی وحشتناک بود😓

والله من ازجمعه اومدم روستا کرانی کنارکارخانه های مدلل واقعاخسته شدیم ازاین آوارگی خداااایاخسته شدیم

والا ماهم فرار کردیم سنقر فقط بخاطر دوتا بچم اریا دیشب از ترس میلرزید سباه شده بود صبحم ک اوجور از خاب پریدن خدا نسازه برا ای اسراییل داشتیم زندگیمانه میکردیم چ بد چ خوب بیچارمان کرد 😔

چیکار کنیم داره قحطی هم میاد

والا ماهم جایی نداریم نشستیم خانه پناهمان به خدا خودش

لعنتیا مغازه شوهرم اونجابوده تمام شیشه هاش اومده پایین خداروشکرخونه بود
ای خدا کی شه تموم شه فقط

برین پیش خانواده هاتون ما شب میخوایم جمع شیم خونه مادرشوهرم

مام سرمغز ندارم دی

دقیقا پشت محل کار شوهرم بوده الهیی خیر نبینن موج انفجار پرتش کرده تو دیوار نمیتونه تکون بخوره کوفته شده از ترسم گلوش خشکه امده خانه

ما احتمالا پس فردا اوکی بشه بریم.😭😭😭😭😭

ما که فعلا شوهرم کار داره تا نیاد منم نمیرم

مگه مسکونی هم زدن

تا کی آدم بره جایی
کار همسرمم طوری نیست تعطیلی با حقوق داشته باشه
پنج روز دیگه هم سر ماهه و حدود ۲۲ تومن قسط داریم

سلام نوکردم صبحت بخیر😅

آره من تازه الان از خواب پاشدم 😁

ماداریم میریم دهات خیلی وحشتناک بود

یا خدا قلبم اومده تو دهنم

خیلی خطر ناکه تا کی اخهههه

بابام اینا کرمانشاه بودن زنگ زدن به من یه هو صدای موشک اومد. زد نزدیکشون
انقد گریه کردم

من امروز وقت دکتر دارم چخبر شده اونجا ماهم اومدیم دوستاییم

والا اومدیم روستا

وایییی قلبم هنوز تودهنمه

ما اومدیم دهات