برگام
اصلا نمیتونم تصورشو بکنم ی بچه ۹ماه تو شکمم باشه درد زایمان تحمل کنم ببینمش بعد بدمش کسی دیگه حتی عزیزترین هان
چه دل بزرگی داشته
خانم محترم تایپیک قبلیتو پاک کن نمیخام حرفی بزنم ناراحت بشی
یه مامان تو ان ای سیو وقتی بچمدنیا اومد اونحا بود
دوقلو بود
خاهرش بچه دار نمیشده
این خانمه دوتا بچه بزرگ داشت میگه خیییلی زحمت بچهاموکشید خاهرم
میگه یه روز همینجوری یهویی گفتم ای خدا یه دوقلو بهم بده یکیش میدم به خاهرم میگه پریود نشدم تست زدم مثبت رفتم سونو گف دوقولو بدنیاهم اومدهبودن زنک زد به خاهرش گفت آرزو کوچیکه میخای یا بزرگه گفت فرق ندارع گفت یه اسم انتخاب کن و رفتن دنبال شناسنامه کاملا قانونی
خیلی خیلی دل میخواد حتی تصورش هم خیلی سخته درد داره درسته کارخوبیه ولی واقعا دل میخواد
چرا من دیدم الان زن عموی شوهرم عموش بزرگش کرده کلان جهار سیسمونی همچینی پایی عمو بود بعد ها فهمیده باباش نیست کلان بعد اون یه دونه دیگه باردار شوده
تو آشناها یه خواهر بچشو داد به اونیکی
ولی چون محیط کوچیکه همه فهمیدن و بچه هم بعد یه مدت فهمید
به خاطر بچه هه دوباره پس دادن به مادرش
یکی از همسایه های قدیمی شوهرم ، دقیقا همین کارو کرده بچه شو داده به جاریش ، میگه خانومه رو میارن خونه از بیمارستان شبش اینقد گریه کرده گفته من بچمو میخوام نمیدمش ، هیچی دوباره رفتن بچه رو آوردن، خدایی دل میخواد کار هر کسی نیست بخصوص اگه بچه جلو چشمت باشه
یکی از فامیلای دورمون اینطور شد فامیل فضولشون بهش گفت پسره دوبار خودکشی ناموفق داشت الانم معتاد شده زنه مثل سگ پشیمونه ولی چه فایده اینده اون بچه رو نابود کرد یه شاگرد اولی نور چشمی فامیل و تبدیل به یه معتاد کرد بچه ی خودشم چنگی به دل نمیزنه دوتا خانواده روهوان چندساله رنگ خوشی نمیبینن به نظرم نباید کسی بفهمه که از روحسادت به بچه بگن
عموی شوهر منم بچه دار نمیشدن بچه باجناقش اوردن البته شناسنامه بچه اونا ب اسم مامان بابای اصلی خودبچه هس
یکی از اقوام ما هم دخترش داد ب خواهر شوهرش بعد 7سال بچه رو از خونه بیرون کرده بودن رفت پیش مادر پدر اصلیش.زیاده اینجور چیزا
یکی از دوستای منم همینطوری بود میدونست البته دیگه
ب مادر واقعی خودش میگف زن دایی
جاری منم بچه دارنمیشه اون جاریم خواست بچش بهشون بده خودشون قبول نکردن
منم دیدم زیاد
خیلی دل بزرگ داشته هم دل اونا شاد کرده احسنت
عزیزم یه وقت روزی روزگاری ازین برنامه استفاده نکنه شما رو بشناسه داستان بشه.
ولی آخرش میفهمن
خیلی هستن این کارو میکنن
مام همچین چیزی داشتیم
خانوکه بچه دار نمیشد
زن داداشش بچه دار شد همون تو بیمارستان داد بهش
بچه الان ۱۴/۱۵سالشه
وووااااای چه بی رحم ودلسنگگگگ
مامان منم پیش خالش بزرگ شده ب اون مامان میگه منم مادربزرگمیگم
آره منم دیدم خدا خیرش بده اونا بی فرزند نموندن تو آشناها بارها دیدم
برادر زندایی منم بچه دار نمیشد خواهر زنش موقع زایمان گفته بچه رو بدید به خواهرم خودشم حین زایمان فوت کرده الان بچه ۷ ۸ سالشه
عزیزم خب بچه تو پرورشگاه پر بود یکی میگرفتن این دختر فردا بزرگ بشه بفهمه بزرگترین لطمه رو میخوره همونپدر مادرش هر دفعه با دختره چشم تو چشم بشن تو دلشون نمیگن این دختره ماست
آره خاله منم برادر شوهرش بچه دار نمیشد
خالم مریض میشه دکتر میگه یه هفته باید بچه اش بغل نکنه فک کنم دقیق یادم نیس شیر نده
خالم میده برادر شوهرش
اونم بزرگش میکنه شوهرش میده جهازش میده
اونم وضع مالیش خوب بود
واقعا دلم برا اون دختر سوخت بالاخره که میفهمه بیچاره چه حالی بشه
وای مگه میشه
آفرین بهش👏👏👏👏👏
حتما ازبابتشون خیالشون راحت بوده میدونستن پدرمادرخوبی میتونن باشن برابچشون وگرنه کی ازبچه اش میگذره
منم یکی دیدم میگفت یک بچه دادم به برادرشوهرم ..یکی حامله بودگفت مال خواهرشوهرمه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.