عزیزم چرا خودتو ناراحت میکنی و زندگی رو ب کام خودتون تلخ میکنید
الکی بگو باشه ولی کار خودتو بکن چطور اون خانمی میکنه ولی شما نکنی
واای منم همین مشکل و داشتم انقد محلشون ندادم الان بهتر شدن .دوری و دوستی
منم مادرشوهرم اینجوریه،اوایل فقط حرص میخوردم،ولی الان یادگرفتم میگم اره،باشه ،چشم
بعد کار خودمو میکنم
ذهنم ارومتر شده...نمیخادهمیشه کنارت باشه ک
جلو روش تایید کن پشت سرش کارخودتو کن
کاش مادرشوهر منم مثل مادرشوهر تو بود من ذوقش هم میکردم...اصلا من و بچم براش مهم نیستیم..چ بخواد بگه چ بکن چ نکن
مادر شوهر من از اونور بوم افتاده کلا هیچی به هیجاش نیس بی اهمیت سرد،جفتشون اذیت کنندس،تو هم جواب سرسری بده بگو چشم کار خودتو کن😌به شوهرتم نگو فایده نداره
من حس میکنم علاوه بر مادرشوهرم پدرشوهرمم قراره تو لباس و خوراک و تربیت و همه چیز بچه م دخالت کنه🙂از الان استرسشو دارم بخدا
خیییلی میفهممت فقط یه راه بنظرم کارامد اومد، بشنو لبخند بزن بگو باشه و انجام نده و بگذر بدون این که خودت یا همسرتو بهم بریزی، هیچ راهی ندارن اینجور ادما جز گذر کردن از حرفاشون و نادیده گرفتن همراه با احترام بدون بحث
مادرشوهر منم همینطوره حتی واسه رنگ لباس بچه هام دخالت میکنه
یه بار دمکنی گرفتم توش رنگ قرمز داشت گفت چرا قرمز گرفتی من از قرمز بدم میاد
دست به دلم نذار که خونه
مادر شوهر منم ۸۰ درصد اینجوریه که تو میگی، منم خیلی خوبه ها خیلیم بهم خوبی میکنه ولی این اخلاقاش رو اعصابمه، وسواس فکریم داره یعنی یه چیزایی به ذهنش میرسه و میگه که هیچ آدمی بهشون فکر نمیکنه
منم همش زنگ میزنه الان چند وقتته اینو براش بخر اونو بخر اینکارو براش بکن اونکارو نکن، رفته بودم سونو ان تی بچه نمیچرخید به عالم و آدم زنگ زده بود که عروسم چیکار کنه بچش بچرخه بعد ده دقیقه یبار زنگ میزد اینکارو بکن تا بچرخه، خیلی رو اعصابمه خیلی زیاد
عجب سوالتون خوندم و پاسخها خوندم ایندنیا چقد عجیب غریبه مادرشوهرم سردختر اولم و الانم ک باردارم چقد باهام دعوا کرده چکارا نکرد همین ۲ماه پیش بودفکرکنم دعوای جنگ جهانی راه انداخت باهام،،،ن ب مادرشوهرمن بااین کاراش ن مادرشوهرشما وقتی میدونی سختته اعصابت وزندگیت بهممیریزه یا دوری کن یابیخیالی یا هرکاریمیدونی بااحترام میشه فاصله ایجاد کرد نمیدونم ولی باتحربه من ومادرشوهرم احتمالا اختلاف ایجاد میشه بین تون بخای و نخای بچه اختلاف میاره ولی مواظب باش و سعی کن هرکاری کردی بااحترام کن
ببین هر کسی یه اخلاقی داره مادرشوهر منم خوبه ولی اخلاقای خاصی داره
من قرار نیس تغییرش بدم
باید قبول کنی
من همیشه میگم خدا رو شکر خوبه دیگه هیچ کی قرار نیس کامل باشه همون طور ک مننیستم
مثلا بچه من دوسالونیمشه عکس رو پروفایلمه تامنومیبینه شروع میکنه نظر دادن به اینکه ایمان لاغره ایمانوهنوز مای بی بی میکنی چرا براش خوراکی بیرون میخری چرا هنوز بلدنیس کامل مث ادم بزرگ حرف بزنه یا به حاملگیم گیرمیده که اره چقدچاق شدی چرا بچت دختره چرا انقد میخوری و.....😑😑😑
حالا تومادرشوهرت اینجوریه ومن متاسفانه پدرشوهرم مادرشوهرم خیلی مظلومه توکارهیچکس دخالت نمیکنه ولی پدرشوهر اززنا هم بدتره توهمه چی حتی تو چیزای شخصی هم نظرمیده وهرچقدر هم توذوقش میزنیم درست نمیشه نه من نه پسرش نه دختراش واقعا ازدستش خسته ایم ولی از رو نمیره
مادرشوهر منم اینجوری بود الان جدا شدم وبا اومدن جاریم یه دعواهایی بینمون انداخت من مستقل تر شدم دختر اولم دنیا ک اومدنزاشت لباس سرهمی تنش کنم خیلی اذیتم کرد وچ چیزایی ک ب خورد بچه میداد هرروز دعوا بود ولی این یکی دیگه خودمم وهرچی خودم دلم بخواد کنم. اگ مادرشوهرت خوبه جلو اون هرچی میگه بکن پشت سرش هرچی دلت میخواد بکن. من ازش دور شدم
عین متدرشوهره منه😂😂
حالا خوبه برای شما همش سوال میکنه برای من فقط یبار گفت ازمایش دادی بسلامتی🫤از شوهرم پرسید جنسیت چیه منو چند بار دید سوال نکرد تبریک نگفت🫤هم خودش هم دختراش بچه دوممه دیده دختره مثلا خودشون پسر دارن فقط 🫤
ببین قضاوت نیس بنظرم یکم زیادی حساس شدی از این نظر نگا کن ک اونم بچشه و خوشحاله فک میکنه شاید تو ندونی مثلا چه چیزی خوبه برا بجه بپوشی یا مثلا چی بخوری یا هرچیزی
بنظرم اگ قبل بارداری هم اینجوری بودی رو خودت کار کن یکم بیخیال باشی ولی اگ درکل تو بارداری اینجوری شدی عادیع منم بعضی وقتا مادر شوهرم یچیز میگه حساس میشم ولی برام مهم نیس
یکبار باید ب شوهرت بگی جلو مامانش با احترام بگه زندگی مایه بجه مونه خودمون بهتر میدونیم چیکار کنیم یا نکنیم
منم مادرشوهرم همینطوریه و اما خبر کش چن روز پیش با زبون خوش با شوهرم حرف زدم رف ب مامانش خواهرش گف و خودمم رف آمدم کم کردم
قبل از اون یکسز با شوهرم جرو بحث داشتم ک چرا مادرت اینو گف یا اونو گف
فقط باید اسرار زندگیتو نگی بهشون و اینک شوهرت باید بره جلو بگه بهشون
عزیزم فقط چشم رو برسون بعد هرکاری خودت دوست داری بکن، جواب همه سوالاشو هم نده و یکم بی توجهی کن خوب میشه، از همون اول ازدواج باید اینکارو میکردی تا الان رفتارت دستش میومد
یکی لنگه مادرشوهر تو منم دارم .دقیقا همین .دلیوز وزحمت کش ولی درعین حال سرش تو زندگی همه .خدایی هرچی هم دخالت کرده از سر دلسوزی بوده ها .ولی منم مثل تو خوشم نمیاد .و چندبارم گفتم .حتی شوهرمم بهش گفت دخالت نکن تو زندگی و کارای من .بعدشم هرچی میگه گوش بده ولی کاری که خودت میخوای رو انجام بده .من سر پسر اولم سنم کم بود انقد مجبور کرد بچرو بپوشونم چند دست لباس تنش میکردم الان پسرم 7سالشه با کوچیکترین سرما .سرما میخوره .سر این یکی از همین الان گفتم اصلا قرار نیست به حرفت گوش بدم .
برعکس مادرشوهر من از اونور بوم افتاده بیش از حد بی محبت و سرد
چقدر رو مخ تو اگه به بچت چیزی گفت بگو هم مادر داره هم پدر هیچکس هم اندازه پدر و مادرش دلسوز این بچه نیست ما خودمون میدونیم چی برا بچمون بهتر
همه مادر شوهرا همینن الکی ناراحتی برا خودتو شوهرت درست نکن عزیزم اونا هر چی میگن زیاد محل نده
آخ آخ، امان از مادر شوهر افراطی منمهمینم و از الان تو فکرم فردا روز چیکار کنم با بچه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.