۴ پاسخ

گربه که ترس نداره
کاری هم بهت نداره

من و همسرم دیشب مهمون خونه بابابزرگم بودیم و اونجا خوابیدیم شبو، صبح تو خواب و بیداری با چشم بسته متوجه شدم شوهرم رفت دستشویی و کسی تو اتاق نبود ولی صدا میومد، چشامو باز کردم ببینم کی تو اتاقه دیدم یه گربه نشسته تو چند سانتیم و زل زده به من ؛ یه جیغی کشیدم همه ریختن تو اتاق🤣🤣تا یه ساعت شکمم درد میکرد

باز گربه یه چیزیه میگیم حیوونه عقل وشعورنداره ،من چی بگم که شوهرم خره خودش منومیترسونه طهراومدم یه چرت بزنم تواتاق صدبارکه تلفنش زنگ خورد بلندبلند حرف زد اخرم یهو دراتاقوبازکرد ر یدم ب خودم

منم تو هفته های تو بودم گربه دیدم جلو درمون سکته زدم خیلی ترسیدم ، مثل چی میترسم از گربه یعنی

سوال های مرتبط

مامان آوا وشاید پسری مامان آوا وشاید پسری هفته سی‌وچهارم بارداری
مامان پسرم💙 مامان پسرم💙 هفته بیست‌وهشتم بارداری
مامان بچه مامان بچه هفته بیست‌ونهم بارداری
مامان شاهان مامان شاهان هفته بیست‌وهفتم بارداری
مامان آریا مامان آریا هفته سی‌وهفتم بارداری
مامان جوجو🐣✨ مامان جوجو🐣✨ هفته بیست‌وهشتم بارداری