مادرشوهرم میگه سرکه سیاه بکش کف پا و پیشونی بچت😐
میگم بچم‌سیره ولع مکیدن داره خودش دیده بچم‌زیر سینه بوده شیرخشکم خورده میگه شیرش دادی ؟ گشنس میگم مطمعنم بچم‌گشنه نیست وقتی گشنه باشه نق میزنه گریه میکنه میگه پاهاشو ببند برا همینه نمیخوابه درحالی ک میدونه بچم از دستاش میترسه هی میگه پاشو ببند چون بچم درون‌رحمی میخوابه به پسرشم دزدکی میگه نه پرانتزی میشه برا همین ببنده خر نیستم 😐 یه حموم بچمو خواست بکنه تو آب تشت شکر روغن تخم مرغ ریخت بچمو غسل کرد درحالی ک دیدم تو احکام شیعه اصلا غسل برای نوزاد نیست 🥲بهم میگه نه حتما باید ب کمر بخوابی تا شکمت آب شه درحالی که نیازه یکم‌شکم و کمر بسته و‌ گرم نگه داشته بشه وقتیم اینجوری میگه شوهرم نمیره برام شکم بند بگیره 🥲 میگم بچم نفخ داره واسه همینه داره گریه میکنه میگه ن حتما گشنشه میگم بابا خوب نیست تو معده بچم هی شیر بریزم رفلاکس میگیره میگه نه فلانی هی ب بچش شیر میداد هیچیشم نشد 😑اون‌بچه زیر دست پدر تریاکی داره بزرگ میشه هر روز داره دود خور میکنه بچه رو بدنش چ واکنشی نشون بده دیگه ؟ 🥲 طفلی هی میناله ب سرم هی غر میزنه اینجور کن اونجور کن بابا درسته بچه‌اوله ولی خدایی دیگه یه سری چیزا چرند میگه یا هی میگه زیر گهوراش سرکه بذار بچه دلدرد میشه میگه نه شیر خشک نفخ میاره براش درحالی ک همون روز کلا شیر خودمو خورده .... حالا اینارو میشه تحمل کرد شوهرمو ک حرف منو باور نمیکنه چیکارش کنم؟😑😑

۲۱ پاسخ

خداقوتتت

واااای منم برا بچه اولم خدایی مادر شوهرم کمکم میکرد ولی خیلی اذیتم میکرد با کاراش و رفتارش و دخالتاش😢😑😑😑
الان برا این یکی دیگه زیاد نزاشتم دخالت کنه 😵‍💫😵‍💫 راحت شدم از دست دخالتاش💃💃💃😂😂

نکنی یوقت
چه مادرشوهری

واقعا خیلی صبر داری من بودم خونشو میریختم حتی از الان فکر میکنم بیاد خونمون روز زایمان ببینمش خفش میکنم با این ک اصلا کاری ب کارم نداره ولی فکر کنم از وقتی حامله شدم ازش متنفر شدم چون قبلاً اینجوری نبودم

وای چقد دلم میخواد مادرشوهرتو میدیدم دوتا سیلی محکم میزدم تو گوشش اه
این زنیکه چرا گورشو گم نمیکنه بره دست از سر شما برداره🥺

یعنی تاپیکاتو خوندم سردرد گرفتم.تو چرا نمیری خونه خودت یا خونه پدرت؟

وای خدا بهت صبر بده واقعا ،امان از جهالت آدما ،عزیزم چرا نمیری خونه خودت؟

پستونک نمیگیره؟

وااا بزن تو دهنش بابا از اول هر جور باهاش برخدرد کنی تا آخر همون میشه
هر چی گفت بگو‌ من مادر این بچم فکر نمیکنم کسی هم بیشتر از من حواهسش بهش باشه و دل بسوزونه

بقیه رو هضم کردم ولی تو وان شکر و تخم مرغ و روغن دیگه چ صیغه ایه مگه کیک پخته

جاری من شکر به آلت دخترش میزد که سفید بمونه😑

یا دماغ نوزادو میگرفت میکشید که سربالا و خوشگل بشه😕

یبلر تشر برو بهش

ب شوهرت بگو منم باید تجربه کنم. بذارید خودم کم کم با اخلاق بچم اشنا میشم. میفهمم چیکار باید بکنم. الان اگه قرار ب اذیت شدنه خودم اذیت میشم ک مشکل ندارم

نمیدونم به خدا وعض منم بدتر از این نباشه بهترم نیست

اوووووف چه مادرشوهر خرافاتی داری
این کارا دیگه چیه
ببخشید اگه بچه مشکلی هم نداشته باشه یکاری میکنه مشکل پیدا کنه
عزیزم به غریزه مادرانه خودت اعتماد کن
واگر خدایی نکرده بچت مشکلی داشت علمی و اصولی پیش برو
بگو درسته بچه اولمه ولی دوست دارم خودم همه چیو تجربه کنم چرا انقدر اختیار بچت دست مادرشوهره؟باهم زندگی میکنید؟

خدا صبرت بده

🥲🥲چی بگم برو خونه خودتون عزیزم

وای غیر قابل تحمله

خدا صبرت بده😅

ردش کن بره

امان ازاین مادرشوهرا و شوهرای جاهل ای خدا فقط بهمون صبر بده و ب بچه هامدن رحم کن

سوال های مرتبط

مامان پیتزا 🍕 مامان پیتزا 🍕 روزهای ابتدایی تولد
بچم پاش به دریا باشه یا سرش ب سمت دریا باشه چ فرقی میکنه؟ سرکه‌زیر گهوارش باشه چ‌ربطی داره ک‌درد کولیکش میره؟ میگن سوره بخون روش میخونم سوره قرآنه درد روحی رو آروم میکنه ولی کولیک ک‌ قرآن نمیشناسه بچمو نزدیک ده ساعت گشنه گذاشتن نذاشتن شیرخشک بدم زردی گرفت به شیر خِشت حساسیت نشون داد گفتن نه از شیرخشکشه من درد بچمو میفهمم یا مادرشوهر ؟ بچم میخوام قربون صدقش برم میگه نه قربون چشاش نرو چشم درد میگیره شوهرمم که بچه ننه خستم کردن میگم شیرم کمه بچه سیر نمیشه بدترم گریه میکنه هرچی زیر سینه میمونه مک میزنه میگن نه همین سیرش میکنه اسم ک خودم انتخاب نکردم به خورد بچم چیز دادن به زور سینم دهنش کردن روز اول هیچی شیر نداشتم آخر ضعف کرد بچم بی‌حال بود مک نمیزد شیر نمیخورد زرد زرد شده بود میکفتم زردی گرفته مادرشوهرم نه مگه میشه اصلا بچه ک شیر خشک میخوره زردی نمی‌گیره..بچم‌درد داره از درد گریه میکنه دلیلشم خودم میدونم میگه نه بچه ک‌گریه میکنه عادیه به خود پیچیدن... پاهای بچمو ک مدل توی رحم پرانتزی نگه میداره ک‌کاملا عادیه رو فشار میده ک صاف نگه داره🙂 هرچیم میگم شوهرم بهم میپره بچم پی پی کرد گفت وای چقد کثیف کرده زبون نحس از همون موقع بچم یوبسه و کولیکش شدید تر شده😏بچم‌پی پی می‌کنه جای اینکه بگه خداروشکر نوه ام معدش روونه سالمه الهی شکر اینجوری میگه روزی که به بچم خوروند شیر خشت رو بچم راش پوستی گر گرفتگی درد شدید کولیک همه چیز باهم اومد سراغش حالا میگم ببریمش پیش پزشک میگه نه عادیه صبر کن ک چی پول ندن ب مطب 🥲خسته شدم هرچی هم میگم و میپرم‌شوهرم پشتشه