من همونطور که به مادرم گفتم به مادرشوهرمم گفتم
من فردای روزی ک ب مادرم گفتم گفتم بهش
منم تا فهمیدم منو همسرم رفتیم بهش گفتیم خیلی خوشحال شد برامون کلی گریه کرد بعد از ۷ سال خدا بهون داد از خدا میخوام بچه ام فقد سالم باشه
من وقتی خودم فهمیدم بهش گفتم و اونم خیلی خوشحال شد و همش حواس به من بود تا اذیت نشم
منم تافهمیدم به هردو خانواده گفتیم خیلی خوشحال شدن بعد۱۳سال خدا هدیه شو بهمون داد ازخدا میخوام بچم صحیح وسالم باشه وهمه مامانای باردار بسلامت این دوران بگذرونن ونینی قشنگشون صحیح وسالم بغل بگیرن وهمه چشم انتظارا دامنشون سبز شه 🥹🧡
من انشالا بعدانتی میخام ب همه بگم فعلا هیچکس نمیدونه
ما دیشب رفتیم ک بگیم چون شوهرم خیلی ذوق داشت ولی ی بحثی سر ی بیشعوری پیش اومد شوهرمم نگف
ب مامانم گفته و گفته ب مامانم نگین🫠🫥گفتم بگو گفت ولش نمیخاد بدونن
ما دیشب رفتیم ک بگیم چون شوهرم خیلی ذوق داشت ولی ی بحثی سر ی بیشعوری پیش اومد شوهرمم نگف
ب مامانم گفته و گفته ب مامانم نگین🫠🫥گفتم بگو گفت ولش نمیخاد بدونن
ما دیشب رفتیم ک بگیم چون شوهرم خیلی ذوق داشت ولی ی بحثی سر ی بیشعوری پیش اومد شوهرمم نگف
ب مامانم گفته و گفته ب مامانم نگین🫠🫥گفتم بگو گفت ولش نمیخاد بدونن
ما دیشب رفتیم ک بگیم چون شوهرم خیلی ذوق داشت ولی ی بحثی سر ی بیشعوری پیش اومد شوهرمم نگف
ب مامانم گفته و گفته ب مامانم نگین🫠🫥گفتم بگو گفت ولش نمیخاد بدونن
منم سونو رفتم دیدم قلب داره گفتم
من گفتم چون ویارم خیلی بده اذیتم
بگو دیگه زشته بعد بفهمه😅
من وقتی آزمایشم مثبت شد به خانواده همسرم گفتیم
بعد سنو تشکیل قلب به خانواده خودم گفتم
من بارداری اولم خدا بعد از ۷ سال بهم دخترم رو داد برای همین همسرم خیلی ذوق کرده بود تا جواب آزمایش رو گرفته بود به مامانش گفته بود
بارداری دومم که سقط شد هم روزی که داشتم میرفتم بیمارستان برای کورتاژ فهمیدن
الانم که قصد بارداری دارم با همسرم صحبت کردیم قرار شده هر وقت حامله شدم تا وقتی که جنسیت بچه معلوم نشده و خیالمون از سلامتیش راحت نشده به هیچکس نگیم بزاریم خبر بارداری و جنسیت رو همزمان بدیم
من همون روز که به مامانم گفتم بهشون گفتم خیلی خوشحال شدن😍
وارد سه ماه شدم بهش گفتم .البته فرقیم نمیکنه
بعد تشکیل قلب گفتم بهش.عین مترسکِ حتی حالمم نمیپرسه
منم تو۷هقته یودم شوهرجوگیرم رفت گفت
به من بود هنوز نمیگفتم
ماشاالله مادر شوهرم من وقت پریود های منو میدونه خودش فهمیده بود ولی بع روم نمیآورد سه ماهم تموم شد بهشون گفتم
خوش بحالتون مادرشوهر خوبی دارین🤤
به مادرشوهر بعد سه ماه بگین.
من مادرشوهرم بالا سرمه ده هفته بودم دستور سقط داد دکتر تو مونه سقط کردم اصلا هم خبردار نشد.خوب شد نگفتم چون بعدش کلی حرف بارم میگرد که چرا دخترای من سقط نکردن و ال و بل.
بستگی به مادر شوهرت داره اگه حکایت گره دلسوزته و راز داره که عالم ادم نفهمن بهش بگو اگه هم کلا بی تفاوته که فرقی نداره کی بگی
بستگی به رابطه تون باهم داره اگرمثل مادرتون هستن وخوشحال میشن الان بایدبگین دیگه چون ازشماقلبشم تشکیل شده تاحواسش بهتون باشه
بستگی به شرایط خودت داره اگه فک میکنی کل فامیل رو خبردار میکنه دیرتر بگو مثلا بعد غربالگری، اگه حمایتگرن بگو زودتر که هواتو داشته باشن، من هنوز نگفتم ولی قصد دارم بگم این چندروز
نه زوده حداقل انتی که رفتی بگو
من بعد تشکیل قلب گفتم. کاری نداره باهام
سنو قلب رفتم گفتم
من به مادرشوهر سگم گفتم الان کاش نمیگفتم عن خانوم سلیطه همون نمیدونست بهتر بود
سلام خودت نگی شوهرت نمیگه؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.