۹ پاسخ

عزیزم بیشتر میل به مکیدن داره در واقع اعتیاد به مکیدن سر شیشه شیر رو طی چند مرحله هر چن روز یه بار گشاد تر کن تا شیر با سرعت بیشتری تموم بشه و هر بار تایم مکیدنش کمتر بشع این به شدت جواب داد برای دختر من و سعی کن اون روزا بیشتر خسته اش کنی تا از بی حوصلگی نخواد بمکه

منم به خاطر کمبود شیر خشک دارم میگیرم ازش فقط شب موقع خواب میدم بهش

مقدارش رو کم کن بعد دیگه بیشتر آب بریز شیر کمتر

من دوقلو دارم والان چند ماهه وقت خواب شیرمحلی میدم بهشون احساس میکنم شیر محلی دلشونو نگه نمی‌داره اول صبح بلند میشن😵‍💫 شیرخشک درست میکنم براشون امشب براشون باشیر محلی فرنی درست کردم دادم بهشون با آب انشاالله که تا صبح خوب بخوابند...خوابشونم تنظیم نیست هرکاری کنم ساعت ۱یا۲میخوابن🥴

من‌پسرم شیرخشک نخورد هیچوقت.ولیکن واسه اینکه شیر پاستوریزه بخوره یکم عسل میزنم و اینکه گرمش نکن در حد ۱۰ ثانیه داخل ماکرو که یخ نباشه.دکتر گفت عسل خوردنش منعی نداره

اگه بیدار شد تو پستونکش آب کن بهش بده

من الان دوماه ک از لبنیاتی شیر میگیرم همونو میدم اولش با نبات یا عسل میدادم میخورد الان دیگه خالی میدم

بیخودی ام وزنشو میبره بالا

بگیر زودتر من پسرم ۷ ماهش بود خودش یه روز دیگه هرکاذی کردم نخورد

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد