۲۱ پاسخ

عزیزم شهربازیوچندگرفتی وازکجا

منم امروز برگشتم تهران باید زندگی رو شروع کرد

سلام گلم همشو با هم یه جا خریدی یا هر کدوم جدا ؟

سلام چه خوشگله‌... شهر ما خبری نیست خداراشکر

چ قشنگه
خودش درسته کرده همه رو؟

سلام عزیزم 😍

دیگه باید عادت کنیم ب این شرایط و جو خونه رو آروم نگه داریم.چاره ای نیست.
من جایی نرفتم.اومرم خونه مامانم.

مبارکش باشه عزیزم خیلی خوشگله👌🥰🥰🥰

اخی چقد قشنگه 😍

چ قشنگهههه😍

چقد خوشکلن🥹🥹
عزیزم پیج داره اینا؟
اسم خاصی داره ؟

وای پارک رو از کجا گرفتی قیمتش چند بود

میشه لطف کنید بگی تاپ سرسرهارو از کجا گرفتی یا سفارش دادی پسرم عاشقه سرسرس

سلام گلم بسلامتی چ قیمتع از کجا سفارش دادی

عزیزم😍
کاش زندگی ما هم مثل بچها بود
فقط بازی
شادی
خنده

ماهم امروز برمیگردیم
من واقعا نمیتونم این شرایطو تحمل کنم منظورم ترک خونس خب تا کی؟کسی چه میدونه تا کی قراره طول بکشه
زندگی ادامه داره واینکه من خودم به شخصه تو خونه خودم بیشتر آرامش دارم

قیمتش چنده؟

سلام از کجا گرفتی؟

چه خوشگله من این شهرو چه طوری میتونم بخرم واسه پسرم؟ اینستا ک قطعه فروش اینترنی ندارن ؟ چقد گرفتیش پارکه رو؟

خیلی قشنگ و سرگرم کننده 😍ماهم امروز تایم خرید بازی فکری و کتابمونه بریم ببینیم چی پیدا میکنیم

عزیزممم

چ‌ قشنگن😍

ن هنوز ما شهرستانیم تا هفته دیگ

سوال های مرتبط

مامان آنیتا مامان آنیتا ۲ سالگی
هنوز نخابیدم و بیدارم،چقدر خودمو سر زنش کنم از این زندگی خسته کننده چرا واقعا ،دیگه کم آوردم از دست مرد لجن،خدایا نمی‌دونم چه کاری کردم که این مرد رو قسمت با من کردی،از زندگیم خسته شدم واقعا خیلی دردا تو دلم هست خیلی خیلی 🥺🥺شدم از سنگ شدم آهن تو این زندگی چرا همون دو سال نیم پیش طلاق نگرفتم منکه همه کارام کرده بودم چرا برگشتم مجدد که بچه بی گناه طفل معصوم بیاد تو این زندگی به خاطر بچم کوتاه بیام و چیزی نگم بشم دیوونه روانی عقدهای که از طرف شوهرم تو دلم هست بخام سر این طفل خالی کنم،خداااااااااااااااااااایااااااااااااااااا بفهم کم آوردم،عصبی شدم تو این زندگی چند سال همش سر این بچه خالی میکنم درسته کنترل میکنم ولی مجدد نمیتونم.شبی بچم آورد بالا آب پرید گلوش بعد استفراغ کرد من عصبی شدم لحظه که آورد بالا بهش گفتم آنی به خاطر همین کارات هست عصبی میشم جیغ میکشم بعد چند ثانیه تموم شد چهرم خب عصبی بود متوجه شده بود، دراز کشید بعد چند دقیقه صدایی شنیدم از زیر پتو نصف صورتش زیر پتو بود،بعد یه ۲۰دقیقه پتو رو کشیدم کنار از صورتش گفتم خفه نشه دیدم خدایا استفراغ کرده بوده چیزی نگفته بود تو همون استفراغ خوابیده😔😔😔وای که زدم زیر گریه تا همین الان خوابم نمیبره چقدر لعنت کردم خودمو،و به شوهرم گفتم ببین اشغال اینا اثرات تو هست رو مغز من تاثیر گذاشته که من رو بچه خالی کنم و حالا اینجوری بشه باید دندون درد رو بکشی بنداری،پوز خنده زد و خوابید،حالم از خودم بهم میخوره چقدر مادر بدی هستم و احمقی😔😔😔😔،تاریخ۱۴۰۴/۰۴/۰۴تلخ ترین خاطره