گفت چقدر تو کوچولویی!!!
تو اخرین سونو ۳ کیلو بود اما ۲۵۰۰ به دنیا اومد
گف اسمشو بزار غنچه چون مثل غنچه اومد بیرون😁
ماشالا چقد مووو دارههه چشاشم رنگیه ب کی رفته؟
اینو گف گریه کردم کلی چون چشای پدر خدابیامرزم رنگی بود 🙂💔
من دکتر گفت ماشاالله چه پسری اسمشو چی میزاری گفتم کوروش بعد چون پسرم درشت و تپل بود گف مثل اسمشم پر ابهته 😍
من چون شکمم خیلی کوچولو بود
دکترم میگفت یا بچه ریزه یا آب کیسه آبت کمه
بعد وقتی دنیاش اوردن گفت ماشاالله چه بچه پر آبی بود 😂😂
والا من ماما همراهم بچمو دنیا اورد دکترم خیر سرش تو ترافیک گیر کرده بود یساعت بعد زایمانم اومد 😐🤣
دکتر من گفت خدا رحم کرده به این بچه عمرش به دنیا بوده
پسر من که فقط میخواست بخوره 😂
رفته بودم سونو تعیین جنسیت داشت اعضای بدنش چک میکرد رسید به سرش گفت چه کله ایم داره 😂😂
بمن گفت وای خدا چقد شبیه خودته و مادربزرگش، بغلم ک گذاشت اشک شوق بود ک همینجور میومد اصلا تمونی نداشت اشکام. حتی وقتی شوهرم اومد گفت خوبی شروع کردم گریه کردن نمدونم چرا انشالله امسال هر کی دلش بچه بخاد خدا بهش بده خیلی حس لذت بخشیه خدا از هیچ بندش دریق نکنه انشالله
گفت چ دخمل قشنگی 🥰
دکتر وپرستارا دور پسرمو،گرفتن گفتن وااای ماشالله چه موهای پر و سیاهی داره
موهای پسرمم بلند بود درحدی که میشد خرگوشی بست🤣
چه موهایی داره😍😍
همینجور که بدنیا اومد دکتر گفت مبارک باشه دختر نازت بدنیا اومد بعدکه اورون گذاشتن رو صورتم حالیم نشد رفتم تو دنیای بی خبری بعدش دیگه آی سیو تا دوروز
من جیغ داد دادش بهم گف بیا بوسش کن
دکترم ب نی نیم چیزی نگفت ولی واسه خودم دیگه کم مونده بود گریه کنه . گفت از ترس بخیه زیاد سزارین نشدی ولی قد ی سزارینی بخیه خوردی . 😪😪😪
گفتن چه کچله کم مو ، پدرش در اتاق عمل بود دکتر دیده بودش گفت شبیه باباش کچله،همسرم موهاش کم پشته😂
دکترم به من گف ماشاءالله عین مامانش قدش بلنده😁
من بیهوش بودم ب هوش ک اومدم کل ریکاوری گذاشتم رو سرم گفتم بچمو بیارین پرستاره هی میگفتم نمیشه بچه رو آورد ریکاوری اینقدر سلیطه بازی درآوردم مجبور شد پسرم در حد دو دیقه آورد پیشم . إلهی دورش بگردم اینقدر گرسنه بود دستشو میخورد
مامانم میگه پرستارا گفتن ماشاالله پهلونه 😍😍😍😍
یادمه گفتن وایییی چقدر سفیدی تو🥹✨
گفت ساعت ۱۴ و ۱۰ دقیقه ، نینی پسره !☺️
گفتم چییییی 😱
گفت اخ ببخشید😅 دختره، از صبح همه بچه هاشون پسر بوده قاطی کردم 😂😂😅
من حالم بعد شد قبل عمل بیهوشم کردن ولی ب شوهرم گفت ی پسر خوشگل تپلی سااالم دختر کش زنت ب ما داد😅
دکترم اول به کناریش گفت این بچه م چهار کیلوعه مثل دیروزی بعد به خودم گفت باز دوباره شوهرتو زاییدی که 😂😆
دختر من به دنیا که اومد خیلی سفید بود(الان پوستش فرق کرده )
دکترش گفت سفید برفیه از مامانش خیلی خوشگل تره
حالا باز به من برخورد 😆 باز گفت نه تو حاملگی خیلی چهره به هم میریزه 😅
دختر من نفس نداشت سریع رفت تو دستگاه
دکتر من گفت اول مو بوده بعد دست و پا دراورده دخترم سفید بود با یه سر پرمو مشکی موهای نوزادیشم نریخت همونا بور شد اون روز قشنگترین روز زندگیم بود دخترم گریه میکرد گذاشتنش توبغلم اروم شد خوابید
🤣🤣🤣اولین حرفی ک زد چ ریزه پیزه دخترت بعدم گفت حتما شکم بند طبی ببند عضلات شکمت خیلی شل شده برات مشکل ساز میشه
ننه چهههه قلمبس چه شونه های پهنی داره 🥹
پسر من بدنیا اومد گریه نکرد تا مرز سکته رفتم اصلا نفهمیدم چی شد
من بیهوش بودم😅
من ک یادم نیس چی گف😐
ب من گفت شکمتو دیدم گفتم ی بچه ریزه میزه داری سه کیلو و نیم بود ولی خیلییی درشت دیده میشد لپ داشت همه تعجب کردن
دختر من اصلا گریه نمیکرد لایه پارچه دستاشو میخورد پرستار ازش فیلم گرفته بود بهم نشونش دادن
دکتر من گف از بالا دختر از پایین پسر🤭😂
وقتی نی نی از شکمم دراورد
دکتر
گفت وااای چه دختر بور خوشگلی
بعد پیچیدن لای حوله اوردن گذاشتن کنار صورتم
وااای هرگز اون روز فراموش نمیکنم چقد حس خوبی بود از خوشحالی گریه کردم😍😍😍😍. داغی صورتش با تمام وجودم حس کردم
🥲من بیهوش بودم
ولی پرستار اورد تو اتاقم همه گفتن کپی باباشه 🥰
منکه ک هیچی حتی نشونمم ندادنش
چون فشارم حین عمل بالا رفت دور فشارم بودن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.