روانشناسا اینجور وقتا میگن با بچه همدلی کنید، مثلا بگو مامان ابر چه شکلیه لاغره یا چاقه؟ کجاها هست بیشتر؟ بعد ک جواب داد بگو میفهمم چی میگی، منم وقتی کوچولو بودم ی ابر مثل ابر تو بود ک ازش میترسیدم ولی مامان بزرگ بهم گفت اگه بخوام حتی میتونم باهاش دوست بشم و از اینجور حرفا
ی مدتم بیشتر پیشش باش بغلش کن و تنهاش نزار
البته بازم پیگیر قضیه باش ک چیزی دیده یا کسی ترسوندتش، یا تخیلات خودشه
میتونی با مقوا باهم ابر درست کنید با مثلا ی حیوونی چیزی ی قصه بگی ک مثلا ی ابر کوچولو بود خیلی تنها بود دنبال دوست میگشت میرفت تو جنگل ب همه میگفت تو دوست من میشی؟ تو دوست من میشی؟ تا رسید ب خرگوش باهوش اون گفت اره بیا باهم بازی کنیم و...
تو این حین مدام از مهربونی و... ابر تعریف کن و اسمشو ب خوبی ببر. و خودشم تو داستان شریک کن مثلا بگو تو خرگوش باش بپر بپر کن منم ابرم باهم دنبال بازی میکنیم
امیدوارم ک جواب بده
چند روز کنار خودت بخابون بغلش کن قصه بگو نزار تنها بشه
شایدم اینقد این صداهارو چندوقت شنیده میترسه آنیسا دیشب صدای پدافند میومد می گفت موشک کفشاش و برمیداشت فرار می کرد سمت کوچه😅
کسی نترسوندتش؟ پیش کسی تنها نبود
شاید یچیز سفید میبینه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.