۱۶ پاسخ

من بعد مثبت شدن بچه اولم دو هفته کارم گریه بود
حتی خداببخشه منو کار سنگین میکردم بیافته
بعد زایمان هم ی حس گنگی داشتم تا ی تایمی
سردرگم بودم،چون نیت مادرشدن نداشتم ، اما بعد ی مدت دیدم ن، جیگرگوشمه، همه زندگیمه، با ی تب یا اشکش حالم بد میشد
الانم همینه، حاضرم خار ب چشمم بره ب پای پسرم ن
شماهم بیاد میبینی چقد شیرینه
چقد کیف میده وقتی پناه یک نفری
همه چشم و امیدش به توئه، از تو امن تر هیچ‌کس تو دنیا براش نیس
زبون در بیاره برات حرف بزنه دیگ غش میکنی

اما همه چيز بعد بچه دار شدن متفاوت ميشه خيلي خيلي سخت و در عين حال شيرين

بهترین حس دنیاست 😍
باهمه سختیهاش❤️

مادرها هیچ کس به اندازه بچه هاشون دوست ندارن ،
وقتی بچه یه چیزی بشه ، قلب مادر هم باهاش میره .

ان شالله خداوند هیچ مادرو پدری روبا بچه هاشون امتحان نکنه 🙏

از قدیم همین بوده

اره می ارزه
این شیرینی و سختی رو خدا درکنار هم قرارداده

منم مادر دومی هستم
هیچ لذتی در دنیا برام بالاتر از مادرشدن نبود بقیه خوشیا خوشگذرونیا هرچیزی که فکرشو کنی درمقابل لذت مادرشدن هیچه یه روزی از همه اونا اشباع میشی چون‌زودگذرن دنبال یه لذت بالاتر هستی چیزی که شیرینیش همیشگی و‌موندگار باشه

و اینم بگم چیزی زیباتر از نقش صورت پسرمم تودنیا ندیدم!
هنوزم که ۵سال ونیمشه وقتی نگاه صورتش میکنم به این فکرمیکنم این دنیا هیچ زیبایی برام نداشت اگر این چشما نبود

به عنوان یه مادر دومی و مادر یه بچه دوساله،بچه داری بیشتر از اونچیزی که فکر کنی سخته،ولی انقدر شیرینه انقدر شیرینه انقدررررر شیرینه که‌تو تموم خستگیا با یه لبخند بچت همه چیز یادت میره و انگار دنیارو دو دستی تقدیمت کردن هر ثانیه اش جدیده هر حرکتش جدیدو با مزه اس وقتی حس کنی تکیه گاه یه نفری نقطه امن یه نفری که جز تو کسی رو نخواد که سرشو بذاره رو سینت اروم شه دنیارو بهت میدن

خیلیییی شیرین تر از چیزی که فکرشو کنی
من زایمان خیلی سختی داشتم ولی حاضرم هرروز زایمان کنم ولی بدونم شب بازم بغلم‌میخوابه

انقدي شيرين هست كه با وجود اينكه نزاره ٣ شبانه روز ٢ ساعت سرجمع بخابي اما تا نگاش كني بگي قربون شكل و قيافت ميميرم برااااش

آره منم ناخواسته باردار شدم تو دوران عقد نمی‌خواستم ولی خیلی شیرینه بچه

بنظرم هرچی سختی بکشم می‌ارزه برا داشتنش واقعا نی‌نیا فرشتن اونقد ک حال ادمو عوض میکنن کلا میریم تو ی دنیای دیگه

می ارزه... من سر پسرم خیلی اذیت شدم چه بارداری چه بزرگ کردنش... خودم مریض شدم... ولی الان که ۶ سالشه دارم میبینم چقدر خوبه بچه.‌‌‌.. اونم انگار فهمیده که من چقدر سختی کشیدم سرش که تا این حد وابستمه... میاد بغلم میکنه دستامو میبوسه باهام قشنگ حرف میزنه😍 طوری که همه عمق دوست داشتنش رو فهمیدن...
به همه ی سختی هاش می ارزه🥹

من وقتی پسرم واسم لبخند میزنه انگار خدا بهم لبخند زده

بچه خیلی شیرینه، بعد از بچه دیگه دنیات میشه اون ، با خنده اش میخندی و از ته دل شاد میشی ، با اشکش دنیا رو سر ادم خراب میشه

اگر مامان اولی هستی اره این فکرا برات طبیعیه

خیلی شیرینه

هنوزم الان که اومده همین سوالو از خودم میپرسم🤣🤣

سوال های مرتبط