۸ پاسخ

دختر من عاشق خالشه اینقدر که خالش دوستش داره واونم خالشو بهش گاهی میگه مامان شوهر خواهرمم خیلی باهاش بازی می‌کنه صدای حیوونای مختلف و مثل دوبلاژا در میاره براش خلاصه باهاشون عشق می‌کنه شده صبح تاشب بذارم پیششون وبرم دنبال خونه اجاره ای گشتن

پسر من با پدر بزرگ و مادربزرگش اینجوریه منم مثل اون کلیپ اینستا بهشون میگم انقدر گفتید نوه نوه من نوم

دخترمن هرشب باعموش میره هئیت

مثل پسر من عاشقه عموشه اونکه باشه بند کسی نیست دیر به دیر میبینه ها ولی عاشقش هر کی ندونه فک میکنن بالای بچه اونه 😂😂

دختر من عاشق عمه اشه ببینه همچنین میدوه که انگار صدساله ندیدش

دختر منم اینجوریه خیلی با عموش جوره کلا اونو میبینه مارو فراموش میکنه میره تو اتاقش فیلمو عکس خودش میزاره براش
باهش بازی میکنه

پسر منم عاشق پسر خالمه با اينكه ١٨سالشه ولي با حوصلس براش كارتون ميزاره اينم خيلي دوسش داره…نه چه اشكالي داره بزار عشق كنه

ای‌جانممم عمو بودن زحمت هم‌داره بزار اذیتش‌کنه اشکال نداره😂

سوال های مرتبط

مامان آقا رهام🫀✨ مامان آقا رهام🫀✨ ۲ سالگی
خیلیییی ب کمکتون نیاز دارم
حدودا یک ماهی میشه پسرم فقططططط جیغ میزنه
انقد جیغ میزنه صداش میگیره
پرخاشگر شده و وسیله پرتاپ می‌کنه ،وقتی از جلوی دستش ک میگیریم نندازه بیشتر جیغ می‌کشه و بقیه رو میزنه و چنگ میگیره
مخصوصاااا منو
وقتی خودمون تنها هستیم خوبه
لجبازی داره ،جیغ می‌زنه ولی خب بغلش کنم یا سرگرمش کنم ساکت میشه ولی خانواده ی خودم یا خانواده ی همسرم ،یا حتی خود خانواده ی همسرم باشه لج بیاد ب هیچ عنوان ساکت نمیشه ی رب تموووم فقط جیغ میزنه و گریه می‌کنه و بقیه رو میرنه
هرکاری هم میکنیم ساکت نمیشه
می‌ره بیرون یا مهمونی یا تو حیاط اصلاااا خونه نمیاد ،سرگرمش میکنیم ،با بازی ،صحبت ،سعی میکنیم بیاریمش خونه ولی خب هیچ تاثیری نداره و گریه میاد و جیغ میزنه
دیگ خجالت میکشم کسی بیاد خونم یا برم بیرون این بچه لج بیاد
میدونم بچه لجبازی و گریه داره ولی پسر آروم و حرف گوش من یک ماهه ک از این رو ب اون رو شده
اصلا انگار قاطی کرده 😭😭😭😭
نمی‌دونم چیکارش کنم ک خوب بشه
حتی بعضیا بهم گفتن خدایی نکرده انکار اوتیسمیه یا عصبیه ببرش دکتر
ولی من میدونم این نیست
خودم حس میکنم چشم نظر
آخه پسر من ماشاالله خیلییی خوش زبونه و باهمه زود جور میشه و سفید پوست و خوشگله
خودم حس میکنم ب خاطر اینچیزاعه
واقعا کلافه شدم نمی‌دونم چیکار کنم
دلم میخاد از ی آدم مطمن چشم نظر و حرز امام جواد بگیرم ولی میترسم
میترسم چون بچست براش خوب نباشه
شما جای من باشین چیکار میکنین
کمکم کنین لطفا
مامان آرین مامان آرین ۲ سالگی
مامان فاطمه مامان فاطمه ۲ سالگی
مامان باران مامان باران ۲ سالگی
ی اتفاقی امشب افتاد امیدوارم سرزنشم نکنین
توی حیاط خونه مادرشوهر بودیم ک بچه جاریم اومد همسن‌دخترمه و اون پسره
باهم بازی میکردن و اینا من دوسشون دارم این جاریم رو و همچنین بچشو چون دست بزن هم نداره راحتم
همه چی خوب بود تا برادرشوهرم اومد که میشه عموی بچه ها
دختر من خیلی این عموش رو دوس داره البته همشونو دوس داره ولی اینو بیشتر دیده راحتتره کنارش از بدو ورودش بدون نگاه کردن ب دخترم رفت پسر جاریم بغل کرد باهاش حرف زد بازی کرد انداختش بالا و دخترم از همون اول انتظاری میکشید ک یه نیم نگاه بهش بندازه چندبار هم بصورت نا محسوس گفتم عمو اومده الان باهات بازی میکنه ولی این احمق حتی نیگاشم نکرد تهش دخترم ناراحت شد اونم وحشتنااااااک رفت تو کوچه اصلا دلم اتیش گرفت گریم‌گرفت
این بار اولش نبود کلا آدم مودییه حالم ازش بهم میخوره حالا میخواید بگید اشتباه میکنی نمیدونم ولی وقتی بچم اونجوری میشه قلبم تیکه میشه گندش بزنن
منم از شدت ناراحتی این موضوعو ب شوهرم گفتم چون از قدیم هی میگه من همه چیمو ب این داداشم میدم و این فلانه در حالی ک این آقا اصلا مودی تشریف داره و هزاران بار شنیدم پشت شوهرم بد میگه ولی هیچی نگفتم
نمیدونم چراایقد ناراحتم نظرتون کار درستی کردم‌گفتمش؟ فقط بچه من نیست که بچه اونم هست حق داره بدونه