۲۷ پاسخ

برگردم عقب شیر خشک نمی‌دم به زور شیر خودم و میدم، برگردم عقب زیادی حساس بودن رو بچه رو میزارم کنار، برگردم عقب سرش داد نمی‌زنم صبوری میکنم مدارا میکنم

شیر خودمومیدادم
ب حرف هیچ احدی گوش نمیدادم،
زودتر میبرمشون دکتر متخصص برای چکاپ قد و وزن.

من تو نحوه ی خابوندنش ک میذاشتم رو پام دیگ اینکارو نمیکردم میذاشتم زمین و خودش میخابید ‌.و حتما بازم پستونک میدادم بهش عالی بود

بیشتر باهاش بازی می‌کردم.

چه سوال خوبی منم همیشه میخواستم این سوالا بذارم ولی یادم می رفت
منم اگر برگردم شیر خودمو میدادم از هردوتا سینم ک شیر داشته باشم شیشه به هیچ وجه بهش نمیدادم شیرخشک میدادم ولی با سرنگ ک عادت نکنه به شیشه ،
شوهرمو نمیذاشتم پاشه رو دستش بچرخونتش که بیچاره شدیم سر این قضیه
براش ازین ننو میگرفتم نه گهواره برقی 🤨
رو پام عادتش نمیدادم همون ننو خوبه ،چون منم جایی نمیرم ک بخوام سختم باشه ننو رو جا به جا کنم
البته اگر کلا برمیگشتم به عقب اصلا بپه دار نمیشدم و اصلام شوهر نمیکردم 😄😄😂😂اینو البته جدی میگم شوهر نمیکردم خیلی دغدغه برام درست شد

مگه چجوری بینیشو پاک‌ میکردی؟
!!!!!!

دوس داشتم شیرخشک میخورد کنار شیرخودم
هیچ وقت هیچ وقت مادرشوهرم راه نمی‌دادم خونم ک انقد دخالت کمنه

کاش برمیگشتم عقب نمیزاشتم کسی انقد دخالت کنه یکم سعی میکردم بچمو مستقل تر بزرگ کنم

اگر برگردم عقب پرستار میگیرم ک بیاد از خودم و بچه مراقبت کنی برا ۱۰روزی ک بخیه دارم

خداروشکر جوری ک دوست دارم عمل کردم بقیه میگفتن پستونک بده و ب هیچ وجه ندادم

خونمو عوض میکردم ک مادرشوهر عقده ایم ب نوزادم یاد نده شصتشو بمکه

ایــــــــــقد در عذابم ک نگو

من شیر خشک میدادم هم شیر خودمو دخترم فقط با شیرم اصن وزن نگرفت 😪هیچ وقت حتی صدامو براش بلند نمیکردم .اما خیلی دیر نشده دوست دارم دخترمو خیلی قشنگ تربیت کنم

همه میگن زودازکوره درنمیرفتم

فقط زیادی حرص نمیخوردم
پسرم شدیدا گریه میکرد شهر غریبم کسی نبود کمکم کنه
سر این موضوع خیلی گریه میکردم و حرص میخوردم چون فکر میکردم پسرم مشکلی داره

بزارین منم بگم من مادر۳تا بچه هستم برای هرکدوم تجربه ام ازاولی بیشتر بود ولی کلی بخام بگم من تو۱۷سالگی مادرشدم ودخترمو کلا مامانم بزرگ کرد من فقط شیرشو دادم جوری که دخترم باراول به مامانم گفت مامان🥹🥹درسته اون موقع خوب بود کمکی داشتم ولی الان دخترم حرف منو نمیخونه انگار نه انگار من مامانشم نه اینکه بی ادب باشه ها ولی انگار خواهریم تامادر ودختر همین الانم همه خرید وکاراش روبامامانم انجام میده چون مامانمم سنش زیاد نیست گپ مادر ودخترن
برای امیرعلی خداروشکر هیچ چیزی نیست که بگم اگه برگردم اینکار رومیکردم چون
ولی نوراااا هنوزم که هنوزم به خودم لعنت میفرستم چرا اون روز نحس من سونو گرافی رفتم که وزن بچه رواشتباه بگن وختم بارداری بدن ودختر نازم ۸روز بره تودستگاه
ولی همیشه دوست داشتم درکنار شیدخودم که فوق‌العاده چرب وزیاد بود شیرخشک بدم ولی هیچکدوم شیشه نگرفتن

رو اعصابم بیشتر کار می‌کردم زودی بچمو دعوا نمیکردم🤕.
چرا میگی فقط از اسری بینی استفاده میکردی مگه چیشده ک ناراحتی از این موضوع

برگردم عقب حتما از روز اول شیر خشک میدادم
من دوقلو بودن و ۴ روز اصلا نخوابیدم و هر نیم ساعت سینم تو دهنشون بود ، چون عذاب وجدان داشتم شیرخشک بدم

حتما یه پرستار میگرفتم ، چون خودمو مامانم دست تنها بودیم دهنمون سرویس شد ، شوهرم تا میومد شب بود صبحم دوباره سرکار

من بشدت استرس داشتم مثلا رفلاکس یه غول میدونستم یا مثلا تو بیردن رفتن خیلی ترس داشتم مریض نشه نمیرفتم حتی کلی مهمانی بخاطرش نرفتم
یکی هم بیشتر بیرون میبردمش حس میکنم چون کمتر بردیمش بیرون تا میریم حیلی شیطونی میکنه

اگه بر گردم عقب که نداره منم خواه ونخوا برگشتم عقب همچنان اشتباهاتم داره تکرار میشه😂😔
بنام خدا
از 6ماهگی شیر شب قطع ،اجازه نمیدادم باباش بغلش کنه وبچرخونه وشعر بخونه که عادت کنه واینجوری بخوابه،ب گهوارع عادتش میدادم و روزمین خودش بخوابه البته هرگز از پس باباش بر نمیومد همون موقع خیلی جنگیدم فایده نداشت
انقدر عجله نمیکردم برای از پوشک گرفتن این و صدبار پشبمونم
هرگز سرش داد نمیزدم دعواش نمیکردم وهمش بر میگرده به دسشویی رفتن تا قبل اون خیلی مادر امنی بودم 🥹
هر گز اجازه نمیدادم فحش و بدوبیراه یادش بدن خیلی بابتش ناراحتم وکلا کار داداش کوچیکه خودمه هر چی میگم بی فایدس بر گردم عقب نمیرم خونه مامان مگه سالی یه بار
اینا خطاهامه ولی خیلی کارای خوبی کردم که رضایت دارم از خودم مثلا تا دوسال دقیق شیر خودمو دادم تمام این مدت رژیم بودم برای غذخوردنش خیلی خوب عمل کردم نمیدونم بابت ختنه کردنش تو 17روزگی باید خوشحال باشم یا ناراحت
راه رفتن نشستن و.... خیلی عالی خیلی بازی میکردم باهاش انقدر که حرف میزدم باهاش دوماه بود ممه میگفت تو یک سالگی خیلی کلمات میگفت دایره لغاتش تو دوسالگی برابر با بچه 8ساله بود
همیشه بهش اجیل ونخود کیشمیش میدادم

تو یکسال و سه ماه شیر شبش رو قطع کردم که کاش زودتر می کردم. چون شبها هر یکی دوساعت به بهانه شیر بلند میشد خواب نداشتم. شیر شب و که قطع کروم هم خودم راحت شدم هم بچه

من از گوشی و تی وی برای غذا دادنش استفاده نمیکردم 😪😪

من سر ۶ ماه از شیر شب میگیرفتمش و عادتش نمیدادم به روی پا خوابیدن

عادتش نمی‌دادم باسینه بخوابه خیلی بده هرجامیریم باید حتما باسینه بخوابه

برگردم عقب از ماه دوم ک دیدم شیرمو نمیخوره و سینه رو فقط تو خواب میخوزه شیرخشک بهش میدادم و اینقد الکی پافشازی نمیکردم
اصلاا واسش غذای جدا درست نمیکردم فووقش یکماه بعدش دیگ غذای سفره میدادم
ایتقددد خودمو اذیت نمیکردم واسه کارای الکی مث غذای جدا درست کردن و...

عزیزم من شیرخودموبه پسراولم دادم بعددیگه شیرخشکم نخوردشیرمنم سیرنمیکردوزنش خوب نبودتپل نبودواذیت شدم خیلی سردومی گفتم حتماشیرخشک میدم همون اول این پسرم بهتروزن گرفته الانم خوب غذاشم بدنیست ولی درکل هیچ وقت خودتوسرزنش نکن تجربه های مختلف هست بچه هاهم متفاوت هستن تومادرخوبی هستی

برگردم عقب سعی میکردم شیرخودموبدم پستونک نمیدادم روپام نمیخوابوندمش و داد هم نمیزدم و صبوری بیشترمیکردم خیلی بی تجربگی کردم چون شهرغریب بودم هیچی بلد نبودم خداکنه منوببخشه دخترم

من دوست داشتم شیشه بخوره بهش میدادم حداقل کمکی خودمو ایقد اذیت نمی‌کردم میبردمش دکتر تا ریه هاش درگیر نشن به حرف بقیه گوش نمی‌دادم که میگفتن از دندون
و اینک اجازه نمی‌دادم کسی بهش گوشی بده

سوال های مرتبط

مامان 🧿🤩آیهان🧿🤩 مامان 🧿🤩آیهان🧿🤩 ۱ سالگی