۹ پاسخ

علتش این بوده ک سر سینم کاملا صافه..و بچم روزای اول می‌خوابید پرستار نیومد محکم میزد پشت پاش بیدارش میکرد دیگه بهش باشیشه شیر می‌دادیم ...اول میدوشیدم بهش میدادم اما رفته رفته هم خسته میشدم دیگه فکر کنم تقریبا ۲۰روز بیشتر از شیر من دیگه ندادم دیگه کاملا شیر خشکی بود هیچ عذاب وجدانی هم ندارم اتفاقا بهترین کار رو در حق خودم و بچم کردم وگرنه الان عذابم بیشتر بود ک نمی‌تونست از سینه شیر بخوره..هر کی می‌رسید نظر میداد ک شیر مادر بهتره ...و من نمیدونستم ب زن و مرد بگم ایها الناس من بخاطر این دلیل نمیشد شیر بدم

این قدیمی ها انقد گفتن شی خشک بده فلانه شیر مادر بدید فقط رفته تو ذهن مردم کلا الان هر کی ب من میگه چرا شیر خودتو ندادی میگم ب توچه تو ی مادری هیچوقت بد بچه خودتو نمیخوای همیشه اونجوری ک ب نفع اونه داری تلاش میکنی

چرا گریه میکنی؟ چرا سرزنش میکنی خودتو
وقتی ب بچه شیر میدی خیلی حس خوبیه من ک دوسش داشتم ولی ناراحتم نیستم واقعا شیرم خیلی خیلی کم شده بود در حد قطره بود .. شیر خشکم شیره دیگه زهر نیس ک بخدا ویتامین و مواد معدنیش از شیر خود ما بیشتره

من دخترم تا ۳ ماهگی شیر خودمو خورد اصلا شیشه نمیگرفت شیرم کم شد با ترفند های مختلف شیشه رو گرفت بعد ی مدت پس زد سینمو شیرم خیلی خیلی کم شده بود فرصت افتاد دستش

اگه میتونید شیرتونو بدوشید توی شیشه بهش بدید ولی سختتونه اینجوری...اگرم نشد غصه نخور بچه خواهر منم توی همین سن دیگه سینشو پس زد شیرخشک خورد

من به چند دلیل به پسرم شیر خودمو نتونستم بدم
۱. اینکه چون وزنش کم بود دکتر گفت شیر خشک بده بهش وزن بگیره، به مرور به شیشه عادت کرد💔
۲. بعد اینکه شیر خشک خورد شیر خودمو میدادم بالا میاورد، شیرم خیلی خیلی چرب بود و گویا معدشو اذیت میکرد نمیتونست هضم کنه

تا ۳ ماهگی بیشتر شیر خودمو نخورد و من همچنان حسرت دارم💔

من یه ماه اول دادم درکنارش کمکی ام دادم
از اول شیرم خیلی کم بود
بعد یه ماه کاملا شیرخشکی شد
همسرمم موافق بود گفت ن اون سیر میشه ن تو خسته میشی دو قطره شیر بیاد سینم فشارمیدادم قطره میومد اونجوری نبود رون باشه خودش بخوره
عذاب وجدان چی داری مواد نمیدی به طفل معصوم ک اونم شیرگاوه ک تو کارخونه تبدیل به پودر میکنن

منم چون شیرخشک کمکی میدادم دیگه سینمو نگرفت کلی تلاش کردم کلی گریه کردم ولی فایده نداشت دیگه عادت کردم

تو تاپیکام هست
خیلی سخته گلم درکت میکنم من هربچه ای ک میبینم شیرمادرشو میخوره بغض میکنم و حسرت میخوره بعد چن هفته عادی میشه باهاش کنار میای ولی همیشه حسرتش میمونه🥺
ولی عوضش خیلی بیشتر از موقعی ک شیرخودمو میدادم بهش محبت میکنم شاید اینجوری بتونم کمی جبران کنم

سوال های مرتبط