من چون دیابت بارداری بالای داشتم سزارین بودم ۳ روز قبل زایمان بستری شدم آمپول ریه زدن
قرار بود ۱۴ فروردين سزارین بشم ۱۳ فروردين توی بیمارستان کیسه آبم پاره شد🙈🤣
من قرار نبود زایمان کنم . قرار شد دو شب زایشگاه بستری بشم آمپول بتامتازون بگیرم که بخاطر کند شدن ضربان قلب جنین سز اورژانسی شدم . همه چی یهویی اتفاق افتاد.
والا من ۴۰ هفته بودم رفتم بهداشت واسه مراقبت گفتن بعدظهر برو بیمارستان نوار قلب از بچه بگیر منم رفتم ماینه کرد دکتر گفت باید بستری بشی با آمپول فشار دردت بگیره اومدم خونه دوش گرفتم وسایل رو برداشتم رفتن بیمارستان ۸ شب آمپول زدن تا ۳ و نیم اینا یهویی درد شدید شروع شد نیمساعت بعدش زایمان کردم
روز خوبی بود فقط استرس داشتم،یه دوش گرفتم و سایلمم که آماده بود، شب سعی کردم زود بخوابم ولی خوابم نمیومد هیجان داشتم، صبح ساعت ۶ رفتیم دنبال خواهرم و رفتیم بیمارستان، ساعت ۹ گل پسری دنیا اومد
هیچی حالمو خراب کرد عصبیم کردمادرشوهرمو مادربزرگ شوهرم بشدت حالم خراب شد شک عصبی بهم وارد شد به هیچ کس نگفتم تنهایی با شوهرم رفتم زایمان کردم سزارین اورژانسی شدم بخاطر شک عصبی دچار مسمومیت حاد بارداری شدم
یهو افتاذم به لکه بینی شب چارشنبه سوری🫠
با خواهر شوهرم رفته بودیم پیاده روی اصلا فکرش هم نمیکردم که فرداش زایمان میکنم
یهویی شد خاطره نداریم😂😂😂
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.