۱۷ پاسخ

واقعا مگه شیر خشک عذاب وجدان دارههه حرف دکترارو گوش نکن سیستم ایمنی ضعیف میشه و... من خیلی شیر مادری دیذم بچه ها نحیف و مریضن، اگه حالش با شیرخشک خوبه توام حالت خوب باشه الکی مغزتو درگیر نکن، بچه فامیلمون الان فقط شیر مادر میخوره همش یا بی حالههه یا حساسیت های مختلف داره هی به مادره میگم شیرت نمیسازه میگه نه شیر مادر بهترینه، تن بچه شده کلا لک قرمز، انقد کم میخوره بجه جون نداره دیروز غذا کمکی شرو کرد بچه پرولع داشت میخورد اونم به اصرار من دو سه هفته زودتر شرو کرد، دلم سوخت برا بچش، مخصوصا برا حساسیتاش، بنظرم اولویت باید سلامتی بچه و راحتیش باشه نه فقط شیرمادر

من شیرم خیلی خوب بود و بهش میساخت اما از سر تنبلی بهش ندادم
وقتی دیدم وزنش اومده پایین یکم عذاب وجدان گرفتم ولی ن اونقد بخوام غصه بخورم

اخه وقتی شیر خودمو میخورد ن میتونستم چیزی بخورم همش باید مراقب دلدردش میبودم... خیلی خودم لاغر شده بودم و بی رنگ رو
دیگه گفتم ولشکن اینجوری ن بمن ویتامینی میرسه ن ب بچم

شل کن و لذت ببر

مگ عذاب وجدان داره😐

من شیر خشکیه عذاب وجدان هم ندارم خودم عمدا بهش ندادم یعنی همون روز زایمان شوهرم رفت شیرخشک گرفت گفت فقط شیرخشک🙂
چون برا پسرم شیر خودمو دادم دندونام ریخت استخون درد ریزش موی شدید هزار درد و مرض گرفتم بچمم تا الان که ده سالشه سه بار رفته اتاق عمل بخدا هرماه هم پاییز زمستون مریض میشه سیستم ایمنیش ضعیفه
بعد از اونور پسرجاریم شیرخشکی بود ماشالله بخدا شاید سالی دوبار هم مریض نشه

من از اول کمکی میدادم حالا شیرم انقدر کم شده که شیر خودم کمکی حساب میشه.بچمم نارس بود هی گفتم باید شیر مادر بخوره الانم با اینگه رفتم لاکتاول خربدم انگار تاثیری نداشت فقط صبحا شیر دارم خیلی ناراحتم😔😔 بقول تو عذاب وجدان دارم که این سینه ها به این بزرگی چرا شیرنداره هیچی

من ک شیر خشک میدم شیرمو هم میدوشم میدم خسته کننده اس ولی تا ۶ ماهگیش میدوشم میدم

سلام عزيزم منم چند روز اول شیر نداشتم براش کمکی شروع کردم نزدیک سه ماه دوتا رو می‌خورد شیر خودمم زیاد شده بود بیشتر وقتا تا یکی رو می‌خورد اون یکی میریخت...وارد چهار ماه که شد دیگه شیر خودم نخورد گرریه میکرد و دهنش می‌بست..دیگه سینم پر نمیشه اصلا نمیجوشه هم منم گاهی ناراحت میشم وگاهی هم واقعا خداروشکر میکنم که شیر خشک میدم روزای پریدیم بی حالم و جدیدا خونریزی زیادی دارم میگم خوبه که شیر نمیدم یه عذاب کمتر...متاسفانه یکی دوماهه پیش برادرم از دست دادم دیگه هی درگیر مراسم هر پنج شنبه باید برم سر قبر ماشوشتریم قبرستان مسجدسلیمان هست هی ازاین شهر به اون شهر الانم هوا گرمه خیلی یکی دو هفته با خودم نمیبرمش می مونه خونه بچه‌های بزرگم زفتش میکنن شیرش میدن راحت میرم و میام دیگه....ولی درکل دوست داشتم شیر خودمم میخورد کنارش

همیشه ما مامانا ی سوزن داریم ب خودمون بزنیم من ک شیر خودمو میدم میگم کاش تلاش کرده بودم بیشتر شیر خشک میخورد الان شبا نمیخابه تند تند پا میشه شیر میخوره میگم اگه شیر خشک میخورد حداقل میخابید

اابته شیرخشکم چاالشای خودشو داره گاهی گیر نمیاد کاهی بچه رفلاکسی میشه باش گاهییبوست گاهی اسهال، هی دارم عوض میکنم ولی با هر کدوم یه عوارضی داشته ولی قطعا با شیر من بدتر بود، حتما شبا خواب نداش درست وزن نمیگرفت بدنشم هی ضعیفتر میشد

هی من همش میگم کاش بچه ام دوباره شیشه شیر رابگیره اصلا نمیخوره اینقدر حرص میخورم حداقل میدونی چقدر شیر خورده سیره یا نه

چرا عذاب وجدان من خوشحالم ک شیر نداشتم به حد کافی موقعه زایمان و بارداری جونمون رفت شیرم میدادیم بدبخت میشدیم حداقل پدرشونم یه شراکتی داشته باشه

ببخشیدا ایجا همه گفتم ناراحتن خوب چرا ندادین حالاام مگ مادر بودن فقط ب شیر من شیر خودمه کمکی روزی یه بارم خشک میدم ولی اگر شیر حشکی ام بشه عذاب وچدان نمبگیرن هرکس طبق شرایط پیش میره

منم همینطور بودم گذشت زمان حلش میکنه

ههه چه عذاب وجدانی، ول کن بابا، مادر بودن به اندازززه کافی سختییی داره، شیرم کم بودد بچه وزن نمیگرفت نحیییف بود شیر خشک خورد جووون گرقت ماشالله سیستم ایمنی قویییی، شبا رااحت میخوابه تا صبح، دیووونه ایی، ماه اول داشتم میمرررردم از بی خوابی داشتم مریض میشدمم

خب نشده دیگه
منم عذاب وجدان میگیرم گاهی اما یه چیزایی دست ما نیست تا جایی که میشد تلاش میکنیم اما وقتی نشد غصه بخوریم به چی میرسیم

دیگه کاریه که شده باهاش کنار بیا از بزرگ شدنش لذت ببر

سوال های مرتبط