سلام،من ک کلا خونه بودم
هیجا نرفتم واینمیسته بعدم هوا گرمه
من دو شب بردمش مسجد
منم اصلا نرفتم
من یه شب رفتم هیچی از عزاداری نفهمیدم دائم بچه رو راه میبردم که نق نزنه مزاحم بقیه بشیم دیگه نرفتم
منم جایی نرفتم هم هوا خیلی گرمه هم اینکه پسرم خیلی شیطونه اصلا نمیشه کنترلش کنم
اسباب بازی مورد علاقش برمیدارم جدا از اینا دختر خواهرشوهرم ۸ سالشه خیلی دوس دارن همو کلی باهم بازی میکنن تقریبا هرجا میریم باهمیم
منم همه جا رفتم دسته عذا داری بالاخره بچه باید با شرایط کنار بیاد هر سنی سختی داره نمیشه تا آخر عمر خونه موند که
من فقط تاسوعا و عاشورا اومدم بیرون اونم عصر ها واسه دسته صبح تا ظهر ک تعزیه بود چون گرم بود نرفتم
من هیچ جا نرفتم شبا با ماشین یا موتور تاب میخوریم امروز رفتم ک خیر سرم بشینم زیارت عاشورا بخونم سینه زنی ببینم خب بچم خوابید تو بغلم برگشتم خونه هوا خیلی گرم بود
من بردمش بیشتر از یکساعت هم نموند
من ی شب رفتم اما اصلا ب روضه نفهمیدم و همش هواسم بهش بود
منممم نرفتممم هیچجا
من مسجد نزدیکمون ۱۰دقیقه نزاشت بشینم پاشدم اومدم اصلا همکاری نکرد اصلا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.