۲ پاسخ

کافی میکس گود دی بخور باآبمیوه اناناس
این دوعالیه برای رفع اثربی حسی ازبدن
واینکه طبیعی یکی دوروز این حالت ها داشته باشی.
بعدش کلا رفع میشه

منم بخاطر همینا از سزارین میترسم😥 هفته دیگ نوبت دارم

سوال های مرتبط

مامان آرنیک مامان آرنیک روزهای ابتدایی تولد
مامان shahan💙 مامان shahan💙 ۱ ماهگی
مامان کایان🩵👶🏻 مامان کایان🩵👶🏻 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان پارت دوم✨

وارد اتاق عمل شدم سؤال‌های مربوطه رو پزشکای اتاق عمل و پرستارا کردن و رفتیم برای عمل آمپول اسپاینال اصلا درد نداشت مثل آمپول زدن عضلانیه شاید کمتر باید شل نگهداری خودتو بعد اسپاینال هم گفتن بخواب فقط یه مسئله ای که بود من قشنگ سر نشده بودم دیدم دارن شروع میکنن به لایه لایه باز کردن شکمم بهشونم میگفتم چرا میفهمم میگفتن این حسه ولی در صورتی که بچه میخواست بیاد فشارهایی که بهم وارد کردن واقعا دردم میگرفت دیگه من آستانه صبر و تحملم از اونجایی که خیلی بالاست دردشم تحمل کردم ولی شما به این موضوع خیلی دقت کنید من پزشک بیهوشیم فکر کنم خیلی ناشی بود ساعت ۸:۴۷ دیقه بود پسر قشنگم به دنیا اومد با وزن ۳/۳۰۰ خلاصه که همه دردا فدای یه تاری از موی پسرم بعدشم که دیگه بخیه زدن و رفتم ریکاوری دردام قابل تحمل بود پمپ درد گرفتم ولی به نظرم لازم نبود با شیاف و قرص مسکن هم دردا اوکی میشه ساعت ۱۰/۳۰ دیقه بود که بردنمون بخش تا هشت ساعت که بهم چیزی ندادن بعدشم فقط مایعات خوردم نسکافه زیاد مصرف کنید که سر درد نگیرید و اصلا سرتون رو تکون ندین و صحبت نکنید
هزینه بیمارستانم آزاد ۵۰ میلیون شد ۳ تومن اتاق خصوصی ۳ تومن پمپ درد ۷/۵۰۰فیلمیرداری عکاسی روز زایمان و روز بخش و دکور و دیزاین اتاق ۵ میلیونم دکترم دستمزد گرفت
مامان ماهان مامان ماهان ۶ ماهگی
تجربه ی زایمان سزارین

بعد از اون کلا متوجه نشدم کی به اخر عمل رسبدیم و من عملم ساعت ۷ شروع شد ۷:۴۵ رفتم ریکاوری و ساعت ۸ رفتم بخش زنان
درد خاصی نداشتم حتی تا ساعت ۱۲ منتظر دردای وحشتناک بودم اما خب فقط دردی شبیه درد پریود داشتم و بخاطر شکم بند و گرما یکم جای بخیه هام میسوخت
یکم استرس سردرد بعد از بیحسی رو داشتم برای همین سرم رو اصلا بالا نیاوردم بالشت هم نذاشتم کلا تا صبح و زیادم سرم رو تکون ندادم
ساعت ۳:۳۰ سوندم رو درآوردن که بعد از درآوردنش یکم سوزش داشتم بعد از اون چای نبات خوردم ‌و نیم ساعت بعدش سوپ و بعدش شروع کردم به راه رفتن
اولین بار سختیش اونجایی بود که میخواستم باند بشم چون بخیه هام درد میگرفت و میسوخت بعدش اوکی شدم
ظهرش دکتر اومد ویزیت و برای ساعت ۶ عصر مرخصم کرد
راستش خود عملم واقعا عالی بود و من تنها مشکلم این بود که بچه ام ان آی سی یو بستری شد و دکتر آنکال اون شب زیاد دکتر خوبی نبود خلاصه که من دیروز ساعت ۶ مرخص شدم پ امروز ظهر هم بچه امپ با رضایت شخصی آوردم خونه🙃
مامان مهراد🥹 مامان مهراد🥹 ۷ ماهگی
دردام همونطور بود بیشتر به کمرم فشار میومد و تازه شکمم هم داشت درد میگرفت. خلاصه رفتم بالا با ماما همرام در حد نیم ساعت نشد ورزش کردم سجده باز و اینا رفتیم یهو گفت دیگه هر وقت دردت گرفت باید زور بزنی فول شدی من باورم نمیشد میگفتم دروغ میگی من قراره تا صبح درد بکشم گفت ن بابا من ساعت ۱۲ میرم خونه😅توی درد ها. اول خوابیده زور میزدم بعد گفت به پهلو زور بزن خم شو توی شکمت همونطوری که تو دوره آنلاین هم یاد گرفته بودم و میدونستم باید چیکار کنم و در آخر تو حالت دسشویی ایرانی گفت زور بزن اینطوری خیلی راحت تر بود با چندتا زور تو این حالت گفتن کرون کرده بریم رو تخت زایمان .اونجا هم با چندتا زور عمیق به واژن بچه در اومد خودشون هم تعجب کردن میگفتن خیلی خوب بود ساعت ۱۱ و نیم بچم بغلم بود 🥲🥹🥹بخیه های داخلی رو نمی‌دونم اما از بیرون ۴ بخیه خوردم .و درد خیلی شدیدی که داشتم همون نیم ساعت اخر بود.اینم بگم من هموروریید از قبل بارداری داشتم دیسک کمر و گردن داشتم و افتادگی دریچه میترال
برا همین فکرشم نمی کردم بتونم طبیعی بیارم اما خداروشکر هموروئیدم الان اصلا درد نمیکنه چون تا جایی که تونستم زور به مقعد ندادم
کمرم هم همینطور .فقط بعد زایمان تپش قلبم بالا بود که بعد دو روز با مایعات زیاد ک خوردم حل شد.