۲۱ پاسخ

بی عار بی درد میدونی یعنی چی ؟؟

اره واقعا دیدییی
من برادر زادم 20 سالشه هنوز بهش کار نمیدیم واسه کمک کردن
بچه میدونیمش

ازدواج وبچه دارشدن زیرسی خوبه نه زیر بیست یاچهل‌

خوب کاری می کنن آدم تا سالم و جوانه باید بچه بیاره ما خوبیم نفری ۳۵ الی چهل سال با بچه اختلاف داریم معلوم نیس بیست سال دیگه اوضاع مون چیه هستیم یا نیستیم
من ازین بابت ناراحتم

دخترخاله من ۲۳ سالشه یه پسر ۴ ساله داره، یه دوقلوی ۶ ماهه، من موندم چجوری آخه
من با یه بچه ترکیدم توو هم

قبلنا روستاییها یا اونهایی که توی شهرهای کوچیک زندگی میکردند یا پدر و مادرهایی که وضع مالی مناسبی نداشتند یا دخترهاییکه زیادی خوشگل بودند زود ازدواج میکردند بچه دار هم میشدند
ولی الانا این ملاکا دیگه نیست دهه هشتادیا دیگه فهمیدن خبری هم نیست هم زود ازدواج میکنند هم زود بچه میارن البته بجز استثناها.
کار آخرو ااول انجام میدن دیگه
منم موافق بچه دار شدن زیر بیست سال نیستم چون میگم دختر حیفه گناه داره به این زودی بره زیر بار مسائل مادرشدن، بیشتر دلم میسوزه واسه دخترای جوون و زیبای هشتادی که زود بزرگ شدن و زود دارن همه چیزو تجربه میکنند

بنظرمن سن 22 تا 30 سال سن خوب برای بچه دارشدن هس قبل وبعدش بدردنمیخوره

من هنوز فکر میکنم اون درد زایمان و این مسئولیت های بچه برای من خیلی خیلی زود بود
حداقل سی سالگی مناسب بود واسم

دهه هشتادیا عین دهه چهلن
ما هفتادیا رو انگار از زیر موشک جمع کردن لت و پار و پاره پوره

اتفاقا ن بی عارن ن بی دردن یه دکتر ب من گفت بچه آوردن بعد از ۲۵ سالگی اشتباهه محض باعث میشه پدر مادر بچه دربیاد و بدنش در اوج جوانی فرسوده بشه

وای دقیقا خیلی دیدم تو گهواره

دختر دایی من ۲۷ سالشه ۴ تا داره🫢
دخترعموم هم ۳۵ سالشه ۵ داره🙂

اینایی ک سنشون خیلی کمه مادرای خدشون بچه هاشون بزرگ میکنن تو روستای ما دخترا رو کوچک شوهر میدن وقتی هم بچه میاد کلا مامان خدش بزرگش می‌کنه
بقول ی روانشناسی اینا مثل عروسک میمونم هر کاری بگی انجام میدن هنوز خدشون قدرت تصمیم گیری ندارن خدشونم با بچه بزرگ میشن کم‌کم

اره منم چندتا مامان دیدم ۲.،۲۱ سالشونه دوتا بچه دارن قصد بارداری هم دارن واقعا نمیدونم چجوری،اونوقت ماهم به بچه دوم فک میکنیم واسه دو سال بعد هی پشیمون میشیم میگیم فعلا ولش کن😐😑

من ی بچه تو سن ۲۲ سالگی آوررم یکی ۳۲ سالگی خیلی خیلی فرق بود بین این دو تا ۲۲ سالگیم با اینکه بارداری سختی داشتم ۳۴ هفته ب دنیا اومد اما اصلا ب سختی هاش فکر نمیکردم بعد کشیدن بخیه رفتم خرید خونه با زنداداشم کلی پیاده روی بچه که اصلا هیچ ..ولی تو ۳۲ سالگی از همون اول بارداری نابود شدم کم آوردم خسته شدم اما بچه داشتن بیشتر حالیم شد بیشتر وقت گذاشتم و کیف کردم باهاش....هر کدوم ی جور بودن برام

دهن منو باز نکن . ممنون 🤣🤣🤣

والا من ۲۴ سالگی بچه دار شدم گردن نگرفتم که بزرگ شدم منم باهاش بچگی میکنم😂

دقیییقا منم اصلا هنوز احساس بزرگ شدن ندارم

ببین همه چیز بموقعش خوبه..اوناهم که سی تا چهل سالگی اولیشو میارن یجوریه

من21سالم ک بود اولی رو اوردم و بعد6سال فاصله حالا
و دومی ک همسرم گفته با تردید قبول کردم
چون سخته واقعا البته اگر بچه رو بندازی خودش بزرگ بشه و برا تربیت وقت نذاری و دوتا کلاس نفرستی ن سخت نیس

آره دقیقا.

سوال های مرتبط