نمیدونم والا چی میگی😂ولی علی هم گاهی وقتا اینجوری میشه به باباش وابستگی داره مثلاً باباش تا بخواد از ماشین پیاده بشه میچسبه بهش میگه منم میام دنبالش گریه میکنه
یا بخواد بره بیرون یا سرکار دنبالش خیلی گریه میکنه هرجا بخواد بره علی هم میره بجز محل کار
از حموم هم که اصن بیرون نمیاد خیلی آب بازی دوس داره
لباس عوض میکنم این لخت که بشه فرار میکنه دنبالش میدوم
بریم خونه کسی برگردیم نمیاد گریه میکنه بخاطر بچه ی اونا انگار دلش تنگ میشه
اگه منظورت ایناس خب عادیه ولی من مثل تو حساس نیستم زیاد اذیت نمیشم😂😂😂😂
نمدونم والا دختر منم همینه باز حموم ک میره اگ بازی باشه ک دوس داره تا ببینه میخوای بشوریش دیگ گریه ک بریم بیرون لباس و شونه کردن و برا پوشک و اینا ک هیچی الانم ک مریضه اصلا نمیزاره دارو بدم بهش امروزم ک یکم شاهتره و بومادران دم کردم دادم البته با نبات ولی خب بازم تلخ بود تا نیم ساعت پیش خونه بابام بودیم الان اومدیم خونه خودمون از ترس ک بهش دارو ندم از بغل باباش پایین نیومد
به نام خدا ...هیچ وقت تموم نمیشه ...فقط به مرور ک بچع ها بزرگتر میشن ماهم چیزای بیشتری یاد میگیریم ک بتونیم مدارا کنیم ...خلص و تمت😐
پسر منکه هنوز تغییری نکرده
هر بچه ای فرق داره خواهر
ای خواهر جان منکه تنم داره میلرزه بم گفتن ۳سالگی اوجشه تا ۵سالگی ادامه داره امیدوارم بحق بزرگی خدا اینجورنباشه وسه سالگی عاقل بشن کوچولوهامون ودست ازلجبازی بردارن
ایشالا ک بهتر بشه...دیگه بچن دیگه باید ب سازشون رقصید......
اتفاقا امروز داشنم ب خودم میگفتم چقد خوبه ک داره پسرم بزرگ میشه چقد مستقل تر شده ...الن ب خودم میگم کی میشه دسشووویشم خودش بشوره ک دیگا راحت شم...😅
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.