سه هفته دیگه تولد رادمانه
اصلا نمیدونم باید چکار کنم 😪
کجا مراسم بگیرم خونه خودمون خونه پدر شوهرم باغ یا اینکه رستوران
شام چی بدم کیارو دعوت کنم 🥲
شما برنامه اتون برای تولد بچه ها چیه ؟

من تولد گرفتم دور ار جونت مثل سگ پشیمون شدم از بس اذیتم کرد و تهش هم مریض همه چی کوفتم شد چقدرم هزینه کردم
بجاش برو آتلیه عکس بگیر خیلی بهتره هزینه نکن تا چند سال دیگه

من میبرم عکاسی بعدم یه کیک میخرم شامم میریم خانوادگی بیرون

من گذاشتم بعد از ماه محرم و صفر خونه بگیرم مهمون دعوت کنم باند بگیرم

من فقط عکاسی😂اون که نمیفهمه چرا انقد جون بکنم

من ی کیک گرفتم و فقط رفتیم عکسرفتیم تو باغ.. بچه ها یکسال خیلی کوچیکن و خیلی اذیت میکنن

من قبل محرم یه جشن خوب تو خونم براش گرفتم

من تولد گرفتم کیاشا ذره ای منو اذیت نکرد
فقط اولش از صدای دی جی ترسیده بود بعد خوب شد

باغ بکیر

دکترا میگن سال اول چون متوجه نمیشه سعی کنید کاری کنید به خود بچه خوش بگذره
من دوست داشتم رادمان رو ببرم خانه بازی اونجا کیک و بادکنک ببرم بدم به بچه ها عکسم بگیرم چند تایی هم اونجا هم آتلیه ولی همسرم رید تو برنامه م

من از مسافرت برگشته بودم یهو دیدم همسرم زنگ زده باباش اینا فردا میاین تولد رادمانه 😒
یه فس دعوا کردیم
خونه افتضاااح کثیف
خودش پاشد از صبح تا ظهر فقط سابید رفت میوه خرید هر چی گفت چی بخرم گفتم بمن مربوط نیست
خودت میزبانی میکنی مهکون دعوت کردی..
کیک خرید
تخمه، اجیل، پفیلا و چیپسم خرید
چیدیم رو میز ساعت هشت اومدن
شربت زعفران و تخم شربتی هم درست کردم
خوردیم حاضر شدیم رفتیم کافه رستوران
کیک رو بردیم اونجا قسمت تولد عکاسی کردیم
بشقاب و سرویس کیک خوردن هم آوردن
منو اوردن هر کسی هر چی دوست داشت سفارش داد
خوردیم گفتن کیک رو ببریم خونه با چایی بخوریم
برگشتیم خونه کیک و چای خوردیم
هشت اومدن 12 رفتن
میگن خیلی خوب بوده و خوش گذشته غذامون شد 2700 با نوشیدنی و سالاد
هشت نفر بودیم
همش باهم حدود 5 میلیون شد
خانواده منم که هیچ راه دور بودن... فقط مادرشوهر و خواهر شوهر

والاا ما تو اتلیه پدرمون دراومد اصلا همکاری نمیکرد یعنی منو همسرم انقد خسته شدیم اومدیم خونه ۲ ساعت ۳ تامونم بیهوش شدیم نه من جشن نگرفتم گفتم حالا دعوت کنم میخوان بگن به خاطر کادوش دعوت کرد به جاش اون هزینه رو با بابام اینا رفتیم شمال خیلیم خوش گذشت

بگیر براش تولد اولشه خیلی حس خوبیه 😍من خونه خودم با اینکه اپارتمانیع اما مناسب مهمونی بزرگ بود نگرفتم مامانم نزاشت 🤭خونه مامانم گرفتم با خونواده های شوهرم و خانواده خودم جمعاا ۴۰در بودیم خیلی ب پسرم خوش گذشت کلی هم رفصید 😂اما اخراش دیه شروع کرد نق زدن 😬

پسر منم ۸ روز دیگس هیچ برنامع ای ندارم
محرمم افتاد جشن و مهمونی نمیگیرم

من تصمیم اینکه روز تولدش ببرمش عکاسی فضای باز با یک کیک کوچولو
بعدم چون نوه اول خانواده است خونه مامانم یه دورهمی میگیریم حتما
شامم هنوز بهش فکر نکردم چی بدم
خانواده خودم و خانواده شوهرم رو دعوت میکنم همینا

بنظرم باغ خوبه تولدش تو فصلیه ک باغ خیلی خوبه من تولد یکسالگیش باغ ویلا گرفتم خیلی خوب بود خوش گذشت

من اگه میتونستم فقط یه کیک کوچولو میخریدم و میرفتیم عکاسی
نهایت مامان بابا هامون رو دعوت میکردیم
اخه بچه که از تولد چیزی نمیفهمه
اذیت میشه خسته میشه ....
ولی متاسفانه همه توقع دارن تولد بگیریم
فکر کنم باید باغ بگیرم و بند و بساط😫

خونه که کثیف کاری میشه رستورانم نمیشه بزن و برقص کرد و طولانی موند
باغ بهتره منم باغ گرفتم هوا خوبه الان

خونه خودت باوو