یه حس عجیب دارم مثل سردرگمی
میگم نکنه از پس مادر بودن بر نیام

۷ پاسخ

میدونید نمی‌دونم اون لحظه که باهاش رو به رو میشم چطور میشم
آیا اون حس عشق بهم دست میده اون حسی که میخای جونتم براش بدی

منم دارم.

قطعا یه روزایی پیش میاد که نمیدونیم چکار کنیم ولی خدا راهو‌ بهمون نشون میده✨

خدا نینی رو به تو داده نه کس دیگه ای پس تورو لایق مادر بودن دونسته عزیزم

دنیا بیاد اینقد خوب میفهمی چیکار کنی،توی غریزه ی مادراس

حسی که من الان دارم اینه که نکنه دارم اذیتش میکنم و ی حس جالبی نیست اما نمیتونم ازش دل بکنم

قطعا خدا لایق مادر بودن دیده تورو که بچه داده بهت

سوال های مرتبط

مامان دلانا❤️ مامان دلانا❤️ ۱ ماهگی
یه حس عجیبی دارم....
یه حس ترس استرس ذوق نگرانی ناراحتی...
این اخرین روزاییه که توی دلمی
حس ترس و استرس دارم از روز زایمان که نکنه مشکلی واسه تو یا خودم پیش بیاد از اتاق عمل میترسم از دردای بعدش از زایمان طبیعی ام وحشت دارم از طولانی بودن روندش و درد شدیدی که ازش شنیدم
حس ذوق دارم که قراره ببینمت بغلت کنم و باهات زندگی کنم حس راحتی دارم که دیگه این روزای سخت داره تموم میشه دیگه سختی هایی که کشیدم داره تموم میشه بدن دردام استرسام تموم میشه از این به بعد دیگه وقتی میخوابم راه میرم میشینم جاییم درد نمیکنه دیگه بدون استرس میتونم کارامو بکنم و برگردم به زندگی عادی...
حس نگرانی دارم از سختیای بچه داری از بی قراری هات از شب نخوابیدنام از مشکلاتی که ممکنه واست پیش بیاد از اینکه نتونم و از پس بچه داری بر نیام از اینکه یه تجربه جدید و عجیب میخوام کسب کنم...
و در اخر حس ناراحتی دارم بخاطر اینکه میدونم خودم قراره دیگه زندگی نکنم دیگه نتونم برم پیش دوستام نتونم هروقت هرجا خواستم با خیال راحت برم نتونم برم بیرون نتونم تفریح کنم و دیگه خونه نشین و پیر بشم....
خلاصه که خیلی حالم یه جوریه این روزا
بماند به یادگار از ۱۴۰۴/۰۲/۳۰