۱۸ پاسخ

خدابیکار نیس ک ب حرف ماگوش بده منم گفتم از نارحتی بوده خب خداخودش میدونه

ناراحت نباش ، من روزی صدبار میگم از بس داغونم کرده

منم برام این اتفاق افتاده خیلی گریه کردم خیلی سخته ولی مال منو شوهرم زد شکوند

عشقم نگران نباش اصلا مامانم همیشه میگه نفرین مادر هیچوقت بچشو نمیگره پس نگران نباش عسلم 🥹🤍

صدقه بزار کنار و دیگه هیچوقت تکرار نکن همچین حرفی رو

قربونت برم🥺 فدای سرت ابرا جان
ولی با حرفای ما خدا کاری نمیکنه مخصوصا این حرفای بدمون... مطمعن باش چیزی نمیشه پاشو صدقه بده و ۴ قل بخون و دست و صورتت رو بشور
چیزی نمیشه خیالت راحت

هیچی نمیشه قزا بلا بود افتاد کول تلوزیون

خداروشکر به خودش آسیبی نرسیده امکان داشت بکشه بندازه روی سرشا دیگه به خیر گذشته مهم اینه تموم شده

یه صدقه بزار هر چی ام باشه از سرتون رد میشه عزیزم

ناراحت نباش عزیزم زبونی یه چی گفتی از ته دل که نگفتی
یه صدقه به نیت سلامتی امام زمان بده خدا و امام زمان خودشون محافظت باشن
دیگه بهش فک نکن که چی گفتی

چرا 80 میلیون

ببین هممون همینیم واقعا مادربودن سخته عزیزدلم من همیشه باایت الکرسی خوندن آروم میشم سعی کن این تفکرات از خودت دور کنی

نه بابا نفرین مادر اصلا نمیگیره چون از سر عصبانیته نه از ته دل

آره دورت بگردم خودتو سر زنش نکن

عزیزم خدا خودش میدونه از روی ناراحتی گفتی بله که میبخشه

عزیزم خودتو ناراحت نکن
مگه دشمن بچتی خوب مادرشی یهو اعصابت خورد شد یه چیزی گفتی موقع عصبانیت آدم نمی‌فهمه چی میگه نگران نباش چیزی نمیشه

نترس عزیزدلم هیچی نمیشه ی آیت الکرسی هم بخون که آروم بشی یکی هم بخون فوت کن به گل دخترت از روی عصبانیت گفتی هیچ مادری از ته دل نمیگه

چی گفتی مگه

سوال های مرتبط

مامان اَبرا مامان اَبرا ۱ سالگی
تورو خدا نظربدید عصبیم خیلی بگید چیکار کنم حق دارم ناراحت شم یا ن خانما من روی تربیت بچم خیلی حساسم برم جایی اجازه نمیدم بره جاییو از کنجکاوی بگرده اسباب بازی یکیو بی اجازه برداره اول نگاهم میکنه اگع گفتم برو میره اگه ببینم جایی از چیزی خوشش اومد یک ساعت بعد براش میخرم و عادتشم نمیدم هرچیزیو ک میخاد داشته باشه کلا هرچیزی رو با دقت انجام میدم دیروز خالم اومد پیشم ۱۰ سالشه خالم از پله نرسید بالا دخترص رفت داخل خونم تو تو حیاطم گل میکاشتم دیدم دختر رفت داخل یخچالا صداشون میومد بعد اومد گف زهرا یخمک داری گفتم نمیدونم رفتی تو یخچال ؟؟ گفت برم بگردم؟ هیچی نگفتم یعنی نشون دادم بدم اومد رفت گشت من خودم این چیزا میخرم برای بچه ای ک بیاد خونم سرگرم شه ولی از اینکه بی اجازه رفت خیلیییییی بیش از‌حد بدم اومد بعد برای دخترم اندازه عصرونش ماکارانی درستم کردم دیدم رفت در قابلمه رو باز کرد زهرا امادا نشد گفتم مگه‌میخای‌گفت اره بازم برای خودشو دخترم کشیدم دیدم مال خودشو خورد داره مال دخترمم میخوره باز دیدم رفته توی اتاق خواب‌منو شوهرم داره میگیره ما کلی وسیله رابطه داریم توی اتاق همش میره دور کشو هام میاو میگه این مال کیه اون مال کیه منم میگم برا من نیست اگه بگم مال خودمه میبرشون خالمم بچشو تازه از دست داده تاپیکشو گذاشتم دلم نمیاد ناراحتش کنم بچش خیلی بی ادبه من همش گفتم اگه بچم اینجور شه روانی میشم و شکر خدا نمیزارم بشه بنظرتون چه برخوردی داشته باشم بخدا خیلی عصبی میشم اینجور من یکی بیاد پیشم صدمو میزارم براش وای بچه ای ک این کارو میکنه بدم میاد خالمم یکم تو حاشیش اینقد ذهنش درگیر اوت بچشه ک حواسش ب هیچی نیست نمیدونم چیکار کنم