سوال های مرتبط

مامان بچه‌ک مامان بچه‌ک ۲ سالگی
جمعه نوبت چکاپ بچه‌ک و ویزیت با هماتولوژیستش بود. توی فاصله‌ی ده‌دقیقه‌ای بیمارستان هم ایکیاست و برنامه‌مون این بود که بعد از بیمارستان بریم ایکیا. متاسفانه یادم رفته بود پاتی پرتابل بخرم و مجبور شدم پوشکش کنم. اما در کمال ناباوری توی بیمارستان هر بار که دستشویی داشت می‌گفت و میم می‌بردش دستشویی و چون از سرپا شدن خوشش نمی‌اومد، نهایتا توی پوشک کارش رو می‌کرد. اما همین تجربه خیلی به‌مون کمک کرد. شب که اومدیم خونه موقع سفارش پاتی پرتابل ازش خواستم بیاد پیشم و خودش طرحش رو انتخاب کنه. چون عاشق پاندائه، یه دونه با طرح پاندا انتخاب کرد و خیلی ذوق رسیدنش رو داشت. شنبه که سفارشمون رسید با ذوق و شوق خودش رفت روش نشست و وقتی میم به‌ش گفت همون‌جوری که تو ایکیا و بیمارستان جیش کردی، جیش کن، سریع کارش رو کرد. امروز هم دو ساعت برای خرید بیرون بودیم و خودش گفت احساس جیش داره و با میم رفتن دستشویی مرکز خرید و روی پاتی پاندایی‌ش نشست. به نظر می‌آد پروژه‌ی ترک پوشک داره با موفقیت انجام می‌شه 🥲
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
مامانا سلام. دلم برای گهواره تنگ شده بود گفتم یه عرض سلامی کنم. چطورید؟ خوبید همگی؟ چه خبرا؟؟
از فردا باید برگردیم به تنظیمات کارخونه. من که اصلا آمادگیشو ندارم دوباره هرروز درگیر بهانه گیری های بچه باشم. پسرم دائم دست آدم رو میگیره و بلند می‌کنه و یه چیزی میخواد. جدیدا هم اگه چیزی بهش ندیدم پاشو می‌زنه زمین یا گریه میکنه یا ما رو میزنه. این رفتارش خیلی زیاد شده. جایی هم که میریم با دختر خواهرشوهرم نمی‌سازه و هی میره سراغش یه انگولکی میکنه و اونم صداش درمیاد.
خلاصه اصلا حوصله این کاراشو ندارم و دیگه نمیدونم چطور میشه این موضوع رو حل کرد. شما هیچوقت با مشاور یا روانشناس مشورت کردین؟ من قبلا که صحبت کردم میگفت وقتی بچه به حرف بیاد این رفتاراش کم میشه و می‌گفت باید باهاش بازی کنی و زیاد باهاش حرف بزنی.
توی این ایام ماه رمضون و تعطیلات خیلیی کم باهاش بازی کردم شاید به خاطر اون باشه. نمیدونم!
چقدر وقتی کوچیک بودن راحت‌تر بود. حداقل دوسه بار تو روز می‌خوابیدن یه نفسی می‌کشیدیم.
خلاصه بهتون بگم که نمیدونم چطوری باید سختی بچه داری رو کم کرد. واقعا هر روزش پر از چالش های فراوونه.