سلام🙋🏻‍♀️
بعد مدت ها ی تایپینگ بزارم... 😊
اینبار راجب خودم و امروز..
10صب بیدار شدم ارسین شیر میخاس سینمو دهنش گذاشتم یهو..
علائم زیر اومد سراغم.. 👇🏻👇🏻👇🏻
تنگی نفس
فشار شدید روی قفسه سینه
دردگردن
درد بازوی چپ و راست
ضربان قلب شدید و محکم جوری ک از روی لباس ضربان قلبم مشخص بود
تیر کشیدن قلبم از پشت
سبکی سر
خونه تنها بودم با پسرم، دورو برم اشنایی چیزی ندارم حز عموی شوهرم
زنگ زدم اورژانس
گف خانوم تکون نخور، بشین جلوی سینتم باز بزار تا همکارامون برسن
اومد معاینه کرد ضربان قلبم رو180بود
ی قرص زیر زبونی گذاش گف خانوم علائم حملهو سکته قلبیه
سریع بردنم بیمارستان
پسرمم مجبور شدم باخودم ببرم🥲
دیگه رفتم بیمارستان باز چک کردن رفته بود رو200سریع دارو زدن دستگاه گذاشتن و سرم زدن و ازمایش گرفتن
ساعت6غروب اومدم خونه
گفتن باید بری متخصص، احتمالا ی رگ اضافی روی قلبت هس یا رگای قلبت کپ شده نیاز ب میل زدن داره متخصص باید تشخیص بده🫠
ی ساعت دیگه وقت دکتر دارم
دعا کنید چیز مهمی نباشه، بچم هنوزخیلی کوچیکه فقط شیر خودمو میخوره و شدیدا بهم وابسته س🥲🫠

۱۲ پاسخ

انشاالله که چیزی نیست بری به سلامت بگردی بگی چیزی نبوده

انشالله خدا سلامتی بده عزیز،حتما اطلاع بده بعد دکتر

عزیزم ایشالا که چیزی نسیت
خدا تورو برا بچت صحیح و سالم حفظ کنه

انشاالله چیزی نیست
آرزو میکنم همیشه سایه ات بالای سر بچت باشه❤️

انشالله که چیزی نیست. توکل بر خدا

ای واااااااای
ناراحت شدم
بلا دور باشه مادره مهربون ♥️♥️♥️

🌷 الهی لحظه‌هات رنگ خدا بگیره و دلت همیشه آروم باشه.🌺 هرچی که باعث لبخندت میشه، برات رقم بخوره ان‌شاءالله.

انشاالله چیزی نیست توکل کن به خدا

عزیزم انشالله چیزی نیست حتما برات دعا میکنم

عزیز دلم از ته قلبم دعا میکنم
که هیچی نباشه
و برات خیر باشه عزیزم

انشاءالله ک چیزی نیس و خیره

همه اینارو یشب تجربه کردم حتی برا دوساعت هوشیاری نداشتم ولی ن اورژانسی اومد ن دکتر رفتم...

انشاالله هیچی نیست عزیزم

سوال های مرتبط

مامان صدرا مامان صدرا ۱۱ ماهگی
پارت سوم
یه نگاه کرد بهش و دانشجو هارو دعوا کرد
که بچه قلب نداره دستگاه خرابه یعنی چیییی
بدو و بدو رفتن سرم تقویتی آوردن و سرم فشار رو کشیدن
دستگاه اکسیژن به من وصل همه چشم هامون به مانیتور که دونه تپش نشون بوده
رفته رفته حال منم بد شد حالت تشنج یا خودش بهم دست داد شروع کردم به شدیداااااا لرزیدن آوردن دست پام رو سریع نگه داشتن بستن به تخت که من از روی تخت نیوفتم
که این واقعا جوری بود که من خودمو باختم اونجا شدید
۷سانت بودم که کامل آمپول فشار قطع شد و دیگه کن آمپول فشار نگرفتم
تا دستگاه کسیژن زو برمیداشتن
ضربان قلب بچه افت می‌کرد من گاز بیحسی هم نتونستم بگیرم
۸سانت بودم که ماما همراهم پا به پام کمک کرد که زود قول بشم که
گفتن نوار قلب بگیرن دیدن بازم تا منظم و من دیگه تا فول شدن صبر نکردن
سریع از دست پام گرفتن فقططط بدو رفتیم اتاق زایمان
تو راه رو هم شدیدااااا حس زور زدن میومد برام که میگفتن زور نزن که نمی‌شد
بدو منو گذاشتن روی تخت
دقیقا سه تا آمپول بیحسی زدن برای برش
منم شنیده بودم که تیغ هستش
مامان هامین مامان هامین ۱۰ ماهگی
آدم میمونه بغضی از دکتر چطور مدرک میگیرن🤐
دکتری ک همیشه پسرم میبردم نبود مجبور شدم ببرم متخصصای دیگه 🥲
تو شش روز سه دفه متخصص بردم دو دفه یکی
یک دفه یکی دیگه هی دارو میدن میدم بچه بی‌فایده انگار آب میدم🫥
آخرش دیروز دوباره برا چهارمین دفه بردم متخصص میگم اینا چیه دادین این بچه بهتر ک نشد بدترم شد میگه خانوم اگه بهتر نشده سریع بستری کنین🤯
اومدم ب شوهرم میگم میگه واستا زنگ بزنم ببینم دکتر خودش نیومده ببری ببینی چی میگه با هزار مکافات و پارتی نوبت گرفتم رفتم میگه بچه گوشش عفونت کرده شدید چرا اینقد دیر اقدام کردی🥲
میگم نبودین چهار دفه بردمش هیچی ی کیسه دارو داد گف تا شنبه بعداز ظهر بیارش اگه بهتر نشد باید ببریش بستری شه
خب اگه سواد داشتن می‌فهمیدن بچه من ب این روز می‌رسید ۶ شب تب مگه شوخیه جای هر کدوم دو دفه رفتم عین دو دفه گوشاش معاینه کردن یعنی نباید بفهمن چیز پیچیده ای هم نبوده🥺😭
حالا انشالله ببینم تا شنبه چی میشه😣😣😠