۶ پاسخ

سلام عزیزمم میدونم چ حسی داری برای منم پیش اومده ولی سمت ما میگن این موقع خواب واجب تره و اصلا درست نیست بی خوابش کنیم برای غذا ،عوضش احتمالا صبح زود بیدار شه یه صبحونه مقوی دبش براش حاضر کن مامانیش🤭 یا شاید نصفه شب از گشنگی بیدار شد چیزی بزار دم دست بهش بدی

توی این گرمای تابستون هر چی کم تر غذا بخورن بخوابن روش بهتره .خدای نکرده رودل میکنن. شبها سعی کن زودتر از خودتون غذاشو بدی.

بزار بخابه خودش هرموقع ببدار شد ی چیز بده بخوره

بیدارش کنی لقمه نمیخوره توخواب؟
هم ی تخم مرغ اب پزخالی بهش بدی
ولی اگر فکر میکنی بدخاب شه بزا بخابه پاشد برااب یا دیش ی لیوان شیربهش بده

شیر پاستوریزه تو شیشه شیر کن بده بخوره

نه اشکالی نداره منم ساعت هفت به بچه هام شام میدم ومیخوابن

سوال های مرتبط

مامان محمد مامان محمد ۳ سالگی
سلام مامانا
من خیلی خستم اعصابم نمیکشه دلم میخاد گریه کنم😭😭😭
استرس این اوضاع و احوال
تو خونه موندن با دوتا بچه حوچیک
غریبی وتنهایی
احساس میکنم هیچکس و ندارم مادرم از اون مادرایی که زیاد محبتی باشه و بتونم باهاش درد ودل کنم نیس
خواهری ندارم
از وقتی بچه دارشدم دیگه فرصتی برای روابط دوستانه هم نمونده
خیلی فشار عصبی دارم به حدی که دیگه از دست کارای بچه ها خودمو میزنم
شوهری که صبح تا غروب سرکاره
دخترم یک ونیم سالشه به شدت وابسته یعنی کل امروز بغلم بوده
باپسرمم باهم نمیسازن دایم درحال دعوان واقعا رد دادم
دیشب مهمون داشتیم
برادرشوهرم وقتی اومدن من براشون چای و تخمه و شیرینی بردن
تااونادرحال خوردن بودن پسرم دستشویی داشتم بردم شستم اوردم
رفتم سراغ غذا درست کردن
اونایهویی اومدن اما ما شبا باهم یه شام سبکی درست میکنیم و خونه ی هم میمونیم این وسط رفتم پوشک دخترموعوض کردم وشیرش دادم ولی اونا درحال بازی وخوردن بود
منظورم اینه هم کارای بچه هارومیکردم هم شام میذاشتم هیچی بالاخره شامشون دادم تا خوردن بلندشدن که برن
وقتی رفتن شوهرم رفت سراغ یخچال گفت عه چرا براشون هندونه نیاوردی
توی سبد میوه دیگه هم بود سیب و زردالو اینا گفت چرااز اینا نیاوردی واقعا که توچرا هیچی نمیاری که من ازکوره دررفتم گفتم خودت میومدی میبردی من چندتا کارومیتونم باهم انجام بدم بعدم زودبلند شدن این بجای تشکر کردنته که دوساعده تو اشپزخونم
حالا از یشب باهم حرف نمیزنیم 😭بخدا که هیچچچچکس درکم نمیکنه دوتا بچه ی شیر به شیرداشتن یعنی چی 😭😭😭😭بخداااا من کل روز هیچ تایمی برای خودم ندارم هیچی تخش اینه برم ببخشید دستشویی اوم انقد دخترم‌ پشت در گریه میکنه که نگو