۵ پاسخ

دندونش شاید اذیته
یا اسپند دود کن براش

از پسر من ک دندون های نیش پایینش و داره در میاره از چهارشنبه تب داره هی استا میدم اشتها هم نداره هیچی نمیخوره حتی شیشه هم بخواد بگیره یا آب گریه میکنه نق میزنه
دیوونم کرده ینی

صدرصد ب خاطر دندونشه اکثرا این مشکل و دارن دندون در آوردن خیلی بچه هارو اذیت میکنه،اگرم دیدی تب مداوم داره یا مثلا هی این مدلی بودنش ادامه داشت ببر دکتر شاید بدن درد گوشی دلی جاییش درد میکنه

احتمال داره از دندون باشه پسر من دندون در میاره همش شبا گریه نق.وقتی گرمشم بشه نقنق می‌کنه گریه می‌کنه

تایم دندون های آسیاب نیست؟

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی کوچولو مامان امیرعلی کوچولو ۱۶ ماهگی
چون همگی پرسیدید چجوری دارم شیر شبشو قطع میکنم
مامانا صبوری میخواد فقط
پسر من خیییلی وابسته بود به سینه ینی هر یکساعت اینا بیدار می‌شد باید شیرش میدادم شیرم نمی‌خورد صرفاجهت عادت
دیدم بد کاریه نه من میتونم راحت بخوابم نه اون دندوناشم خراب میشه صبحانه هم درست نمیخوره پس باید قطع کنم
شب اول خیلی سخت بود شام سیرش کردم بعدم آب و شیرش دادم تکمیل بعد خوابوندمش بدون شیر قصه گفتم و اینا خوابید
نیم ساعت بعد بیدار که شد راهش بردم گریه کرد نکونش دادم بازم کیه میکرد شیشو اب کردم بهش یکم آب دادم آروم شد اینقدر نوازشش کردم بویش کردم بچه ها بیشتر از هر موقع نیاز به محبتتون دارن
هیچی دیگه خوابید بار دوم یک ساعت بعد بازم همینطوری راهش بردم رو پام تو تابش خوابید تا ساعت ۶ مقاومت کردم و همینطوری گذشت
شب دوم بهتر بود بیدار می‌شد یه دور راهش میبردم می‌خوابید
شب سوم که بیدار شد تا به پشتش میزدم یا بغلش میکردم می‌خوابید ساعتای ۴صبح فکر کردم گشنش باشه شیر ماجان تپ شیشه ریختم دادم خورد خیلی راحت خوابید تا ۷ صبح
میتونید از این روش هم استفاده کنید گاهی وقتا نه اینکه عادت باز به شیشه کنه
فقط برای همین چند شب که قطع بشه شیر شب
امشبم که شب چهارمه ۱۲ نیم خوابید الان بیدار شد ساعت ۲ درضورتی که امیرعلی هم نیم ساعت یا یکساعت بیدار میشده الآنم که بیدار شد تا بلند شدم راهش ببرم خوابید گذاشتم سر جاش
شیر هم براش آماده کردم که ساعتای ۶ صبح بهش بدم بخوره
مامان طاها مامان طاها ۱ سالگی
امشب طاها یک افتاد دستش دسته ای جارو برقی از این صورتی پلاستیکی بود تو دهنش بود رفت خورد تو کامش بعل یک عالمه خون میومد اصلن قطع نمیشد شوهرم هول شده بود من گرفتمش دهنشو شستم باز خون میومد رفتم یک عالمه دستمال کاغذی گرفتم جلو ی دهنش بند نیومد چون دیده هم نمیشد از کجاش انقد گریه کرد آخرش دستمال کردم تو سقف دهنش فشار دادم ناخودآگاه انگار این نیروی اومد تو دستم که ول نکنم اونم گریه میکرد باز تو گریه میگفت جی جی دادم هر گریه میکرد هی سینمو می‌خورد انقد تا این که نیم ساعت ۴۰ دقیقه خوابید بعد تو خواب اخم میکرد لباش آویزون ناراحت بود قشنگ‌تو خواب ..خوب که خوابید تازه من بیقرار شدم که آخ چی شد بچم خلاصه که یعدش زیرپوش و گلوی شوهر اینا همه خونی بود برداشتم لباسشو بردم شستم بچه بیدار شد بردمش پارک ...راه بردم اومد الانم شام دادم همش گریه میکرد هر قاشق می‌خورد میسوخت کامش ... هیچوقت فکر نمیکردم یک‌چیز پلاستیکی کلفت هم اینجوری خطرناک باشه خلاصه که هواستون در مورد بی خطر ترین چیز ها هم باید باشه خیلی ناراحت شدم گناه داشت