حس خوبیه ولی من اومدم خونه بابام اصلا خودم تنهایی نمیتونم نمیرسم بخوابم یا کارامو انجام بدم
روزای اول خیلی سخت بود واقعا الان دستم اومده همچی خوابش تنظیم تر شده شبا کمتر بیدار میشه گریه کنه بعد شیر نمیخوابید
فردا میرم خونه خودم ببینم چطور پیش میره البته خونه مامانمم بیشتر کاراشو خودم میکنم مخصوصا این یکی دو هفته خواستم عادت کنم
خیلی حس قشنگه ولی من تازه از منگی در اومدم.اینکه یهو مسئولیتت دوبرابر میشه و با استرس هاش
اصلا نگران نباش هممون همیمی
منک مامانم کمک وگرنه خودم استرس میگیرم ب این فکر میکنم ک تنهایی بهش رسیدگی کنم
آدم انگار به هیچ جا تعلق نداره
خیلی حس تنهایی داشتم
من خیلی خیلی واسم سخت گذشت
اصلا هنوزم حسم اینه اون حمایتی ک ازم باید میشد نشد
واقعا نیاز به حمایت احساسی داشتم از همسرم
و خب خودم خیلی حساس بودم و انتظار داشتم این حساسیتم درک بشه
من ۴۰ روز تمام فقط گریه کردم و واقعا اذیت شدم
تا ۳ ماهگی همینه بعدش همه چیز گل ک بلبل میشه🤣
من هنوزم همینم میترسم دستم بره تو چشمش چمیدونم پرتش کنم پایین دارو اشتباهی بش بدم حمومش بد کنم و..🤣🤣
اینارو همه دارن عزیزم طبیعیه اعصابتو اروم کن
روزای اولم زود میگذره بش عادت میکنی
درست میشه عزیزم منم دقیقا همین بودم کلی هم گریه میکردم ،شب که میشد احساس میکردم تو یه چار دیواری تنگ گیر کردم سخته ولی میگذره
من خیلی گریع میکنم از دیروز تنها موندم خودم بخیه دارم نمیتونم بشینم خونمون کثیفه یه وضعی ام
من خیلی سختم بود هنوز بلد نبودم هیچی خداروشکر مامانم بود وگرنه اصلا نمیدونستم چیکار کنم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.