۷ پاسخ

من سر پستونکشو خیلی کوچولو قیچی کردم یه پستونک زاپاس هم گرفتم اگه خیلی بهانه گرفت و‌بیقراری کرد فقط شبا بهش بدم
چون در طول روز دختر من پستونک از دهنش در نمیومد
خدارو شکر راحت گذشت میذاشت دهنش میدید نمیتونه مک بزنه خودش بدش اومد دیگه گفت اه شده بنداز دور به زاپاس هم نرسید

منو لایک کنید منم ببینم

دختر من دو سالو نیمش بود پستونکشو گرفتم... ظهر باپستونک میخوابید ..وقتی خوابش سنگین میشد از دهنش بر میداشتم شبم همین... در طول روزم همش سرگرمش میکردم که نخوره... انقد خورده بود گوشش کنده شده بود خونه مادرشوهرم بودیم پستونکشو نشون داد گفت ببین مامانجون پستونکم پاره شده منم گفتم آره دیگه چون بزرگ شده خانوم شده پستونک مال نینی کوچولوهاست .. دیگه مغازه پستونک نمیفروشن ماهورا با پستونکش بای بای کرده.. شب که اومدیم خونه میخواست بخوابه گفت پسونک منم گفتم پاره شده مامان بخواب هی نق زد گریه کرد بهونه گرفت رو پام تکون میدادم تا بخوابه.. باباش گفت فرشته ی مهربون میخواد برات جایزه بیاره چون با پستونکت بای بای کردی دیگه اون شب خوابید صب زیر بالشش گلسر گذاشتم گفتم فرشته ی مهربون پستونکت که پاره شد برد بجاش گلسر خوشگل اوورده... دو شب اینجوری بود منم اصلا ندادم بعد دیگه یادش رفت.. ولی شیشه شیر میخوره دیگه اونو گذاشتم خودش ول کنه...

من قیچی کردم سرشو بعد دیگه خودش نخورد بدش اومد

من سر پستونک رو قیچی کردم گفتم خراب شده
در طول روز هم مدام سرشو گرم میکردم ک یادش نیاد
یکم اذیت شد ولی خب چاره ای نبود
البته من پسرم یکسال و نیم بود گرفتم

منم میخوام بعدش به خودم میگم لبنیات نمیخوره حداقل شبا یه بطری شیر گاو بخوره واسه استخوانش

از داروخونه قطره تلخک بگیر بزن بهش بده بخوره میندازه بیرون یا میگه بشورش الکی ببر مثلا میشوری باز تلخک بزن بیار بده بهش


بگو ای شده بنداز بره دیگه نمیخوره دو شب سختشه

سوال های مرتبط