خسته شدم دیگه ی. هفتس نخابیدم یا دختر بزرگم گریه میکنه یا کوچیکه ب مرز جنون رسیدم دوسدارم دوتاشونو خفه کنم

وای خواهر گفتی منم پسر دوسال ده ماهشه از بس گریه میکنه روانی شدم دوس داریم بمیرم راحت شم خستم دیگه

عزیزم دخترت کولیک داره دم کرده رازیانه بهش بده اروم تر میشه بعد هم اینجور که از گفته های خودت فعمیدم اگه مامانت اینا تو یه شهر هستین دختر بزرگتو بده بدست شوهرتو برو خونه مادرت اینا و بگو من به ارامش و استراحت نیاز دارم نه کلفتتم نه پرستار بچهات منم مثل تو ادمم این بچها و هم تنهایی پس ننداختم که بخوام تنهایی بزرگشون کنم این تو اینم بچت من رفتم خونه مادرم استراحت کنم تو که انسانیت و ادم گری نداری که فقط فکر شکم و خواب خودتی منم که اذم نیستم کلا بعدم برو خونه مادرت
والا تا کی میخوای این وضعیت رو تحمل کنی اون که سختی نمیکشه بفهمه چی میگی تو چهار روز دیگه دوباره فیلش یاد هندوستان میکنه و یکی دیگه میکاره حکم لل بچه هاش و ماشین جوجه کشی رو داری

ترنجبین دم کن بعد از دستمال کاغذی ردش کن که صاف صاف بشه هر دوساعت بده بخوره کولیکش خیلی آروم میشه بعدم پسرم گرایپ میکسچر ایرانی بهش میدادم عالی بود بهش بده تا آروم شه طفلک تا ۲ ماهگی اذیت میشه دیگه ان شاءالله خدا توان بده خودت هم اصلا خونه تمیز نکن بزار بمونه فقط یبار پیاز داغ فروان درست کن در حدی که سبک شه نه خیلی زیاد بزار فریز هر غذای میخوای بزاری فوری میشه دخترت هم سعی کن بهش کار بگی که هم مشغول شه اذیت نکنه هم کمکت باشه راسی پیاز رو با خورد کن خورد کن که سریع باشه

بزرگه ک عزیز الان سن لجبازیشه بچه منم روانیم کرده کوچیکه ک هم طفلکی کولیکش طبیعیه

چرااخه دلیل گریه ش چیه بخداهمه ما اینم مث خودت مشکلات زندگی مشکلات عاطفی باعث میشه این فرشته های خدا ک زورشون نمیرسه رو اذیت کنیم هم خودمونو

پرستار بگیر خودتو اذیت نکن یا بگو چند ساعت یکی بیاد پیشت