خنده ک نداشت دخترر .. تو ی مادری و اینجا همه درک میکنن ی مامان میتونه همزمان نگران دوتا بچه هاش باش
خنده ک نداره ولی من نگران نیستم مادرشوهرموخیلی دوست داره خونمونم تویه ساختمونه یروزم بمونه پیش اون مشکلی نداره نگرانیم ندارم ولی خب فک میکنم چون بفهمه من رفتم بیمارستان اینایکم بی قراری کنه ک بیادداداش ببینه اینا 5سالشه
عزیزم منم فکر پیش پسرم روز زایمان من کسی ندارم شوهرم باید کنارم باشه باز من مجبورم ب شوهرم بگم خونه باش پیش پسرمون من تک تنها بیمارستانم
من دخترم نه سالشه نکرانشم دارم دیونه میشم اخه وابسته منه
دختر من ۷مرداد میشه پنج سالش
شربت خاکشیر از الان درست کن بیمارستان هم ببر بخور تا بچت زردیش کم باشه زود با خودت مرخص بشه عرق کاسنی از الان هرروز یه استکان بخور
چرا بخندیم اخه کادوی تولدش براش یه اجی یا داداش میاری🥹😍دوری هم ک کلا دوروزه و چون کوچیکه زیاد بیقراری نمیکنه
خنده نداره
من خودم پسرم چهار وونیم ساله دخترم به دنیا اومد .
زنگ میزد باهاش حرف میزدم گریه میکردم بااینکه مطمئن بودم تنها نیست و دارن بهش میرسن
منم دخترم ۵مرداد میشه ۳ سالش خیلی بهم وابسته هست موندم یه شب پیش کی بخوابه که گریه نکنه فقط هم باید خودم باشم که بخوابه شب
حق داری عزیزم. منم تحمل دوری بچم ندارم
پسرم ب منو باباش خیلی وابستس یکی از ما حتما باید پیشش باشیم وگرنه دق میکنه
ب شوهرم میگم پسرمونو بزار تا بتونم درد زایمانو تحمل کنم اونجوری همش فکرم پیششه از پسش برنمیام
واااای منم همینجور من بچم تا بخام برم ببرا زایمان میشه یک سال و هفت ماهش ب شوهرم گفتم پسرمم بیاراونجا ی مسافر خونه ای چیزی بگیررر فقط پسرموبیار فکر دوریشم عذابم میده🥺🥺
من چی بگم از اول مهر باید دختر دو ماههام رو بزارم برم سرکار😢
عزیزم کلا یک یا نهایتا دوروز پیشش نیستی
ن گلم خنده نداره کاملا حستو درک میکنم انشالله ب خوشی زایمان کنی
گلی ته تهش خیلیییی طول بکشه و هی دکترا گیر بدن یه هفته
که اینجوری نمیشه
دو روزه زایمان میکنی میایی خونه
گفتنم بمونی کوچولوت میتونه بیاد عیادتت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.