خب بریم سراغ تجربه زایمان سزارین در بیمارستان نیکان غرب با خانم دکتر ملیحه پورزمانی
من تو ۳۹ هفته تمام وقت سزارین داشتم و صبح زود رفتیم بیمارستان، قبلش نیاز نیست برید برای تشکیل پرونده
مدارک و سونوها و آزمایشات و دوتا کپی از صفحه اول و دوم شناسنامه پدر و مادر و همون اول هم ۱۵ میلیون دریافت کردن
بیمه مون تکمیلی بود و چون سزارین دوم بودم و دکترم هم نامه داده بود که با تکمیلی ما کار میکنه از بیمه مون استفاده شد
کل هزینه زایمان حدود ۶۰ تومن شد بعلاوه ۴۵۰۰ هزینه فیلمبرداری اتاق عمل
من اتاق خصوصی هم میخواستم که گفتن بعد عملت به بخش زایمان بگو ولی بعد عمل رفتیم داخل بخش و بردنم تو اتاق دو تخته و گفتن خصوصی نداریم فعلا پره ولی از شانس خوب من اون یکی خانومه چندساعت بعد مرخص شد و من کلا تو اتاق خصوصی بودم😅
خب برگردیم سر زایمان
بعد از تشکیل پرونده ساعت حدودای ۸ونیم من رفتم بلوک زایمان و اونجا قرار بود عملم ساعت ۹ باشه.. اومدن سوند و آنژیوکت وصل کردن و گفتم لطفا سوند رو بعد بی حسی وصل کنین اما گفتن دکترت خواسته اینجا وصل کنیم سوند رو چون تو اتاق عمل آقا زیاده. دیگه پذیرفتم و حس بدش رو تحمل کردم، یه حس سوزش داشت که تا وقتی بی حسی رو بزنن همینجور باهام بود. ولی آنژیوکت رو خیلی عالی زدن و درد نداشت و جای خوبی هم زد کنار انگشت شصتم
بقیه پست بعد

تصویر
۸ پاسخ

عزیزم یعنی بیمه تکمیلی داشتی ، فقط ۱۵ تومن دادی؟ یعنی مابقی رو آنلاین از بیمه کم‌کرد؟ شما فقط ۱۵ تومن دادی؟

عزیزم فیلمبرداریش خوب بود؟راضی بودی از ادیت و این هاش؟چن مین بود؟فقط از خودت و نی نی گرفت یا با بقیه هم مصاحبه کرد؟

آنژیوکت رو انگشت خیلی درد داره🥹🥹🥹ولی راحتی

گلم با اتاق خصوصی ۶۰ تومن شد؟
بدون اتاق خصوصی هزینش چه قدر میشه؟
هزینه همراه و ازمایش ک سونوهای قبل عملم اگه میدونید ممنون میشم بگید.

عزیزم نیکان اقدسیه زایمان کردین؟؟

من میخوام برم بیمارستان برای تشکیل پرونده بنظر شما همون روز زایمان برم یا الان؟

قدم نو رسیده مبارک باشه عزیزم

سرومتو خیلی بد جای زدن می‌دونم خیلی درد داشته😮‍💨

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
پارت ۱
سلام قشنگا از اولش براتون بگم دکتر بهم نوبت عمل داد برای ۳ خرداد شنبه بود گفت ۶ صبح بیمارستان باش دوستم چون قبلا همونجا زایمان کرده بود گفت زودتر بری زودترم نوبتت میشه واسه همین من گفتم زودتر میرم بیمارستان ک روز قبلش باز زنگ زدن ک ۴ ونیم صبح بیمارستان باش و فیلم بردار اتاق عمل هم زنگ زد هماهنگ کردم ک حتما فیلمبرداری اتاق عملو میخوام دیگه تصمیم بر این شد ساعت ۳ونیم صبح حرکت کردیم سمت بیمارستان ساعت ۴ نشده بود رسیدیم و رفتیم برای تشکیل پرونده کارا انجام شد دیدم نفر بعدی واسه سزارین هم اومد برای تشکیل پرونده دیگه رفتم بلوک زایمان برای آماده شدن زیاد استرس نداشتم وقتی استرسم بیشتر شد ک قبول نکردن سوند رو تو اتاق عمل موقع بی حسی بزنن و تو بلوک زایمان برام زدن دردش قابل تحمل بود ولی ی حس بدی داره من اونو ک بهم زدن فشارم از ۹ رفت رو ۱۳ برای اولین بار و چندتا حس بد باهم داشتم احساس میکردم تکرر ادرار گرفتم😅و چندبار با همون سوند رفتم دستشویی ولی خب یکم بگذره بهش عادت میکنی و بعد عملم ک سری چیزی متوجه نمیشی خلاصه لباسامو پوشوندن سوند زدن فشارم و گرفتن دکتر بیهوشی اومد حالمو چک کرد و چندتا سرم زدن و نوار قلب گرفتن ازم و ساعت تقریبا ۶ بود ک رفتیم به سمت اتاق عمل
بقیه اش پارت بعد😀🥰
مامان آرتمیس🩷 مامان آرتمیس🩷 ۱ ماهگی
مامان فندوق مامان فندوق ۲ ماهگی
سلام من اومدم با تجربه زایمان سزارین
روز چهارشنبه ساعت ۶ صبح رفتیم بیمارستان اول رفتم زایشگاه ازم nstگرفتن گفتن خیلی انقباض داری درد نداری ک نداشتم بعد بردنم بهم انژیوکت وصل کردن و کلی شرح حال گرفتن و بعد سوند وصل کردن من از سوند خیلی میترسیدم و خودمو سفت میکردم ولی اصلا اونجوری ک‌فکر میکردم نبود ساعت ۸ گفتن آماده ای بریم اتاق عمل رفتم رو‌ولیچر بردنم اتاق عمل یکم محیطش برام ترسناک بود چون اولین بارم بود ولی زیاد استرس نداشتم کلی آدم اونجا بود هرکسی مشغول ی کار بود دکترمم اومد کمک کردن رو تخت نشستم گفتن کمر و گردنت رو خم کن آمپول بی حسی بزنیم من ترسی نداشتم از اون ولی چون دریچه نخاعی من تنگ بود یکم اذیت شدم و چند بار سوزن زد تا تونستن جای درستی پیدا کنه وقتی تزریق تموم شد پام شروع ب داغ کردن کرد درازم کردن و جلوم پرده کشیدن سرم وصل کردن حس میکردم چیزی روی شکمم میکشن گفتم من بی حس نیستم هنوز شکمم رو پاره نکنید گفتن نه نترس هنوز داریم بتادین می‌زنیم بعدش دیگه نفهمیدم کی شکمم رو پاره کردن صدای گریه بچم پیچید و دنیا مال من شد تمیزش کردن آوردن کنار صورتم بوسش کردم بعد بردنش لباس تنش کنن..بعد حس کردم حالت تهوع دارم گفتم بهشون ی آمپول تو سرم زدن اما خوب نشدم و بالا آوردم بعدش باز گفتم سردردم بهم آرامبخش زدن دیگه چیزی نفهمیدم یهو چشامو باز کردم دیدم چنتا مرد می‌خوان بزارنم رو تخت دیگه ببرن ریکاوری تقریبا یک ساعتی تو ریکاوری بودم دوبار اومدم شکمم رو فشار دادن ک چون بی حس بودم زیاد درد نداشت بعدش هم بردن بخش و پسرم رو آوردن برای شیر خوردن ..در کل از انتخابم راضی ام بازم برگردم عقب سزارین انتخابمه الآنم درد ندارم ۸ ساعتی شیاف میزارم تو بیمارستان هم پمپ درد داشتم که اصلا دردی حس نکردم
مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت ۲
رسیدم بیمارستان ازم nst گرفتن گفتن هم انقباضات زیاده هم ضربان قلب بچه بالاس باید همین الان بستری شی سزارین اورژانسی شی منم گفتم پس به دکترم زنگ برنید بیاد
به دکترم زنگ زدن تهران نبود منم گفتم فردا عمل کنید میخوام دکتر خودم باشه بهم گفتن انگار متوجه نیستی ضربان قلب بچه بالاس
خلاصه قبول کردم دکتر بخش منو عمل کنه دکتر خوبی بود خدابی اما از شانس من دکتر خودم نبود تازه به دکترم ۹ تومن هم زیر میزی دده بودم که اینجوری شد
خلاقه کفتن حاضر شو برای امل ساعت ۷ صبح بود گان و این چیزا پوشیدم نوبت سوند زدن شد من شنیده بودم درد داره خیلی میترسیدم بهشون گفتم تو اتاق عمل بعد بی حسی بزنید گفتن همشون مردن خلاصه من راضی شدم سوند برام وصل کنن
پرستاره گفت خودتو شل بگیر نفس عمیق بکش درد نداره منم همین کارو کردم کلا ۱۰ ثانیه طول کشید دردش هم قابل تحمل بود اونجوری که فکر میکردم نبود
من فیلمبردار واسه اتاق عمل و دیزاین اتاق vip داشتم که بخاطر اورژانسی شدن نتونستم انجام بدم خیلی ضد حال خوردم
خلاصه منو بردن اتاق عمل ا