۹ پاسخ

دخترمن ک گفته واسش نی نی بیارم دنیا رو ب پام می ریزه 🥹😍
البته خدا لایق ندونسته دوباره بهم ی فرشته بده🥹

میگن دیر بگید بهتره ما فک کنم 2 3 ماه مونده بود دنیا بیاد گفتیم
چون بچها طاقت انتظار کشیدن ندارن
زهرا خیلی خوشحال شد چون قبلشم خیلی دوس داشت و دعا میکرد...

میگن هر چی اخراش بگی بهتره ولی میفهمم چون همش میگن کی به دنیا میاد🥲

منم قصدشو داشتم دیر بگم ولی خودش بطور خودجوش فهمید

دعا کنید خدا کمکم کنه منم دوباره باردار بشم خدا یه نی نی سالم بهم بده...حداقل پسرم تنها نباشه...خدایا دوباره منو لایق مادر شدن بدون ..کمکم کن منم باردار بشم..خیلی بدبختی کشیدم برای بچه اولم...ایندفعه دوباره دغدغه و مشگلاتی مثل باردار شدن بچه اولم نداشته باشم

بنظرم پنج شش ماهگی بهش بگو چون اونقد صبر ندارن مثل ما هی میخواد بپرسه کی میاد کی میاد

من بعد تشکیل قلب ب خانواده هامون گفتم دخترمم اونموقع بهش گفتم

من بچم ۲ سالو نیمش بود ک باردار شدم هنوز انقدر درک نداشت ک بخوام بهش بگم

والا همون اول که تست زدم خودشم به باباش زنگ زد گفت🥹😂

سوال های مرتبط

مامان کارن و کوشان 😍 مامان کارن و کوشان 😍 ۵ سالگی
سلام خانمهای گل 🌸
من دیروز که بچه هام مشغول بازی بودن اومدم جلوشون چندبار گفتم وای سر گیجه دارم اصلا به روی خودشون نیاوردن بعد خودم رو به حالت غش زمین زدم واکنش بچه هام خیلی جالب و دور از انتظار بود
اول پسر بزرگم اومد چندبار اسمم رو صدا کرد بعد آروم زد توی صورتم بعد صورتم رو بوس کرد همین جوری که اسمم رو صدا میزد یه دونه محکم زد توی صورتم از درد نتونستم جلوی خنده م رو بگیرم و خندیدم اینجا انگار فهمید کارش درست بوده امیدوار گفت مامان خوبی گفتم خیلی سر گیجه دارم چشمهایم بسته بود گفت مامان نمیتونم چشمهایت رو ببینم بعد شروع کرد همه موهام رو ریخت توی صورتم 😂🤔 گفت حالا بهتر شد من که نمیتونم چشمهات رو ببینم بعد دوباره من رو صدا کرد جواب ندادم انگار دوباره نگران شد گفت حیف که بلد نیستیم ببریمش یه بیمارستان یکدفعه کوشان پرید روی شکمم چندبار صدام زد بعد گفت مامان میشه با گوشیت بازی کنم🤣😂 بعد هم محکم زانوش رو فرو کرد توی شکمم دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم