هوف هر بار ک باباش می‌ره سرکار وضع همینه میشینه جلو در گریه می‌کنه هر بارشم با گریش یه سردرد عجیبی میگیرم با هیچی خوب نمیشم🥲😩

عزیزم قبل اینکه بالاش بره بغلش ببر اتاقی جایی نبینه

ترفند من: وقتی باباش داره میره(چون شغلش آزاده چندبار میاد خونه در روز و این داستان رو در روز چندبار داریم) بغلش میکنم میگم با بابایی خدافظی کنیم بریم آب بازی یا بریم به به بخوریم. یکم گریه میکنه یا بغض میکنه ها ولی خب بای بای میکنیم و میریم سمت اون چیزی که گفتم بهش. تا خنده ش رو نبینم از اون کار دست نمیکشم و بعدش میریم بازی یا میذارمش رو لباسشویی و به کارام میرسم که احساس تنهایی نکنه.

اخی عزیزم طاها هم برا باباش همیجوره

دقیقا اهورا هم همینطوره ولی باباش هر سری که میخواد بره با ماشین میبرتش یه دوری میزنن یچیز میخورن میان بعد شوهرم میره🤦‍♀️😂

حالا بچه من سفیده ک میزنه میره کنار باباش میخوابه مبادا باباش بره این خواب باشه تا باباش بلند میشه اینم بلند میشه میره دم در اینکارارو میکنه باباش دلش نمیاد بره میبردش نون می‌خرن میاردش بعد میره کار

مشکل هر روز منم همینه 🤦🏻‍♀️

منم شوهرم ظهرا ک‌میره سعی میکنم دیر تر بخوابونمش تا خوابه باباش میره ولی روزایی هست ک بیدارع و میبرمش پشت پنجره الکی بلند بلند میگم با جوجو ها بای بای کن طفلی بچه ها

عزیزمممم🥺

الهی بگردم من عکس خودشه؟؟

قشنگممم🥲🥹

وای الهی بچههه
نمیشه از قبل حواسشو پرت کنی؟

عزیزم🥺

ای خداااا الهی بگردم

بچه من باباش میره ۲۰ روز نمیاد یا ۵۵ روز اون زجه میزنه