۱۵ پاسخ

تو پنج ماهگی یه مدت پسر من اینجوری شده بود بعدش خوب شد خودش

دقیقا داستان ماهم همینه
رفتم آغوشی گرفتم که دستام آزاد باشه بتونم به کارام برسم تو اونم گرمش میشه عرق میکنه نق میزنه میذارم تو کالسکه هر جا میرم میبرم با خودم تو اونم ۱۰ دیقه فقط میمونه 🤕

بغل کردنش پیش کش
ی غذا نمیتونم درست‌کنم
ی جارو نمیتونم بزنم

امروز صبح ایقد گریه کرد
از طرفی خونه چند روز جارو نشده بود
مجبوری بچه بغل یکم‌جارو کردم دیدم
نمیشه
جارو رو ول کردم😒

به نام خدا منم🫤🫤🫤

وااای آره بخدا هامین منم همینه فقط دلش میخاد بغل باشه.. بعد همه میگن تو بغلیش کردی..... یکم تو روروءک میزارم.
یکماسباب بازی هاشو میزارم جلو‌ش...
یکم بغله یکم خودم باهاش بازی می‌کنم....
هر دوساعت یک بار هم 20 دیقه می‌خوابه

بذار تو کالسکه یا تاب

منم تازگیا یجوری شده ک اگ جلوچشمش نباشه دیگ گریه میکنه مجبورم تایمی ک تو اشپزخونه کار دارم جاشو همونجا پهن میکنم و اسباب بازیاشم میدم دستش ک هم سرگرم شه هم منو ببینه و بهونه نگیره دیگ تاحدودی اینجوری ساکته
شوهرم و پسرمم نگهش میدارن اکثرا و من ب کارام میرسم

من تاب ریلکسی دارم میزارم توش آروم میشه

منم روانیم کم کم خونه به شدت همه ریختس مهمون داشتم نمیزاره تمیز کنم روانیم روانی

من ک دیگ دیونه شدم جفتشون میگن صبح تا شب بغل باشیم

غلت نمیزنه؟

پسر منم همینه

واااای منم همینطور داغون شدم

دست و کمر هیچ
به خدا یه غذا به بدبختی باید بپزیم

ماهم بغلش میکنیم 😅😅😅😅

سوال های مرتبط