ب شانسه
پسر من رو مخه دست هرکی هرچی ببینه میخاد یعنی خودشو به زمین میماله میگه بستنی حالا داره میخوره یکی دیگه م میخاد خودشو میندازه تو خیابون یه وضعیه
مثل پسر منه. یه جا بند نمیشه، همش میدوه، مسیرش رو از ما جدا میکنه باید هی دنبالش بدوی، هر مغازه ای ببینه میره داخلش
پسر من نق نمیزنه
خیلی اذیت میکنه
تو مغازه خودشو میندازه رو سرامیک
وسایل پایین باشه میره روش
اگه پیاده باشم همش میخواد بدوئه
میره تو. خیابون
دخترمنم اینجوره عزیزم میگه بریم بیرون به غلط کردن میندازمون
یعنی عین پسر من
سلام عزیزم
دردسرشون تمومی نداره هر روز ی شکل تازه میشه فقط
تا نوزاد بود رفلاکسش گند میزد ب بیرون رفتن چند باز از جلو آسانسور برگشتم دیگه نرفتم الانم ک بدوبدو و رفتنش با غریبه ها و جیغ جیغ کردنش
کلا هر دفعه ی مدل یا میره دیگه راضی نمیشه بیاد
عزيزم شما بچت نق ميزنه ، واسه من نق نميزنه خيلي هم خوبه ولي واقعا نميتونم ببرمش بيرون ، چرا آخه ! مادرا رو ميبينم بهشون حسوديم ميشه ، چهار طبقه بدون آسانسور انگار واسم شده مجازات
اوووف گفتی
کمکم بعید میدونم دردسراشون تموم بشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.