۱۴ پاسخ

🥺🥺🥺🥺

و مثل من
از رو تخت پا میشم میام رو زمین میخابم از روزمین میرم رو تخت
کارم همینه فقط

حالا هرکدوم باید خودمون رو به یه چیزی سرگرم کنیم انشالله زودی میگذره
واقعا استراحت مطلق مشکله

سلام عزیزم همه ویتامین هارو سعی کن دریافت کنی چه الان چه بعداز زایمان
وسعی کن یه هنر دستی انجام بدی که کار زیادی نخواد وزود به نتیجه اش برسی ورضایت مندی زود به زود بهت بده مثل نمد دوزی مروارید بافی و....
واگرنه بعداز به دنیا اومدن اون کوچولو هم همین آشه وهمین کاسه داشتم که میگم عشقم
امیدوارم حس وحالت همیشه عالی باشه

منم همین طور عصری کلی بی دلیل گریه کردم

غصه نخور عزیزم منم از خود غروب عر زدم گریه کردم تا الان ک چایی ریختم بخورم🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
همه همینیم

عزیزم از شوهرت بخوا که یکی دوروزی یا حداقل چندساعت بیخیال کار شه و باهات وقت بگذرونه باهم بیرون برید یکم حالت و هوات عوض میشه

دقیقا مثل منی،منم همینجورم،دیگه از بیکاری و تنهایی کلافه میشم،لحظه شماری میکنم ک شوهرم بیاد خونه 🫠
خانوادمم کیلومترها دورن ازم
ان شاالله دخترامون ک دنیا بیان بسلامتی،از این تنهایی درمیایم ک اصلا وقت سر خاروندن نداشته باشیم😍💕

کتاب و ویس های مربوط به فرزندپروی بگیر خودتو مشغول کن، الان فرصت خوبی داری قشنگ مطالعه کنی.

منم استراحت مطلقم خیلی سخته

سلام گلم
منم همین شرایطو دارم شهر غریبم کسی رو ندارم برم پیشش وقتم بگذره حتی دوستی هم ندارم اما اجازه نده به خاطر به هم ریختگی هورمونات افسردگی بهت غلبه کنه چون تحملش خیلی برات سخت تر میشه

سلام عزیزم درکت میکنم تقریبا وضعیت اکثرامون همینه واقعا من یه وقتایی حالم ازگوشی بهم میخوره پرتش میکنم اونطرف
من شاغلم الان نمیرم سرکار دارم دیوونه میشم همش بیرونم اصلا تو‌خونه بند نمیشم ک دپرس نشم بزن بیرون اگ میتونی

چند روزی برو پیش خانوادت حال روحیت بهتر بشه عزیزم

آخی عزیزمممم کاش نزدیک هم بودیم🫂🫂♥️♥️

سوال های مرتبط

مامان دختر کوچولو🎀 مامان دختر کوچولو🎀 هفته بیست‌وهشتم بارداری
مامانا منو راهنمایی کنید لطفاااا
من شهر دور از خونوادم ازدواج کردم و مامانم دوره
مامانمم چون یه بار پاش شکسته الان زیاد سرپا و زرنگ نیست
واسه زایمانم چون همراه بدو بدو زیاد داره قراره بیمارستان مادرشوهرم بیاد پیشم
من میگفتم بعد از بیمارستان برم خونمون و مامانم بیاد پیشم اما امروز مادرشوهرم گفت بچه روزای اول خیلی رسیدگی میخواد بیقراری میکنه شیر نمیتونه بخوره شب تا صبحم بیداری و کلی دردسر دیگه، خودتم که تازه زایمان کردی رسیدگی میخوای کلی، شوهرتم که از سرکار میاد غذا میخواد شستن لباسا هست و....، از اونطرفم کلی مهمون میاد و میره و همه چی درهمه کلا که مامان من زیاد نمیتونه از پس اینا بربیاد نهایتا بتونه منو جمع کنه
حالا مادرشوهرم میگه تو از بیمارستان بیا خونه ما یه هفته اینجا باش بزار هم خودت جون بگیری هم مهمونات بیان خونه ما و برن و تموم بشن هم دوتا خواهرشوهر کوچیکتر دارم میگه اینام کمکت میکنن( خودشم خیلی زرنگه) میگه بیا اینجا بعد یه هفته برو خونتون مامانت هم اونموقع بیاد پیشت خودتم دیگه نیاز به کمک زیادی نداری
به نظر شما چیکار کنم برم خونه خودم یا مادرشوهرم؟