به خاطر هورمون هاس🥲
چند روزه همش بی حال و خسته م
تو این هشت ماه هیچ کس رو نداشتم حتی یه زنگ بزنه بگه حالت چطوره
تمام سنگینی کارای خونه و بارداری و فکر و دغدغه های زندگی رو دوشم بوده
حس میکنم با زایمان فقط بار بچه از رو جسمم برداشته میشه و تازه شروع فشارهای روحی و روانی از تک و تنها بودنه
همسرم مرد همراه و خوبیه
ولی اخلاق های مردسالاری زیادی هم داره
امروز بهم گفت بلند شو بلند شو برو ظرفا رو بشور آشپزخونه رو گند گرفته، من این روزا واقعا بی حال و خسته م
انقدر گریه کردم که هشت نه ماهه نه تنها کسی یه لیوان آب به دستم نداده که همش باید خرده فرمایش ها رو هم انجام میدادم
واقعا از حس بی کسی و تنهایی میخوام فریاد بزنم
این روزا که هیچ دارم فکر میکنم چند هفته دیگه وقتی زایمان کردم و برگشتم خونه باید وایستم به رفت و روب و پخت و پز؟
هیچ کس رو ندارم آخه
شوهرم هم میگه من هستم ولی تو این نه ماه ندیدم یه لیوان آب برای خودش بریزه
بعد زایمان چیکار میخواد برام بکنه
منم همینجورم خواهر، انگار عصبی میشم کلافه میشم حوصله هیچکس رو ندارم دلم مبخواد تنها باشم
منم خیلی داغونم کاش زودتر بگذره
دقیقا منم همین حالتم
منم همینطور دلم میخواد تنها بشینم و گریه کنم همش دلم پره
فشارت بالا نیست؟
منم یک ساعتی هست که حس گریه و کلافگی دارم
وای خدای من هرماه یه چالش و داستان جدید داره بارداری. 🫄🤦🤦🤦🤦
آیه الکرسی بخون
هعی منم
نابود شدم تا اینجا ای یکی دو هفته همش کلافه بودم وگریه میکردم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.