۵ پاسخ

عزیزم یه روانشناس با روانپزشک کودک ببرش

خداقوت

بچه ها تو این سن همینن دختر منم همینه باردارم نیستم باید سیر رشدشون طی بشه راهی نداره

تا اون موقع بزرگتر میشه و اوضاع بهتر میشه. سعی کن خیلی بهش محبت کنی زیاد بغلش کن ببوسش و بهش بگو دوستش داری و زیاد باهاش بازی کن
بارداری دوم انتخاب من و شما بوده و اون از حال شما هیچی نمیدونه.سنش سن لجاجت هست و دست خودش نیست

استرسی شده یه مدت سعی کن زیادازخودت دورش نکنی ولی بااسباب بازی سرگرمش کن یه جوری که کنارت باشه ولی باچیزدیگه ای سرگرم بشه بازی کنه یابابچه هایه فامیل ببربلزی کنه چون بعدزایمانت بدترمیشه زن داداشم همین مشکل شمارو داشت بعدزایمانش دخترش بدترهم شدیه جوری که کلان بچه کوچیکشومجبورشدشیرخشکی بکنه که دخترش کلان براش نگه میداره

سوال های مرتبط

مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۲ سالگی
سلام مامانا من بچمو وقتی میبرم خونه مامانم داداشم و برادرم راحت جلوی بچم سیگار میکشن تا اینکه چندروز اونجا بودم دیدم پسرم ته سیگار پیدا کرده و داره میخوره و میکنه توی دهنش تا ی چیزی میگم میگن که بزرگ میشه دست بقیه میبینه .باور کنید از عیدی نرفتم تا اینکه چندروز پیش رفتم و چندروز موندم چون راه خونمون دوره و ی شوهرم هم سرکاره ‌. به نظرتون چیکار کنم با این رفتارا برم یا نه درضمن اینکه خانوادم هم اصلا به من احترامی قائل نیستن میترسم این رفتار رو یاد بچه هام بدن و اوناهم باهام همین رفتار داشته باشن به نظرتون الکی وسواس دارم یا همینجوری میشن درآینده .اصلا نمیدونم چیکار کنم برم خونه پدرم یا نه یا قطع رابطه کنم موندم خانوادم اصلا خانواده خوبی نیستن کلن نمیگن بچه ماله یکی دیگه هست خودشون صاحب بچه میشن نمیگن برای رفتن به جایی باید از مادرش اجازه بگیره باید برای خوردن ی خوراکی از مادرش اجازه بکیره همه جور خوراکی میدن میخوره غذا هم نمیخپره ی سره هم سوار موتور میبرنش بیرون تا هم میگم میگن بزرگ که شد نمیشه بکنیش توی شیشه منم میگم خوب الان عادت نکنه به این کارا بزرگی هم عادت نمیکنه داغونم داغون حایی رو ندارم برم اینجا هم موندم برم یا نه مثلا برادرم و پدرم به خودشون اجازه میدن سر اینکه بچم کفشاشو اشتباه بپوشه یا کار بدی کنه محکم دعواش کنن که بچم گریه کنه سخت میگیرن کلن الان از عیدی نرفتم الان که اومدم خونه رادمهر کلی عادت اشتباه یاد گرفته نمیدونم چیکار کنم چی غلطه چی درست چون بچم خیلی اونجا هست میترسم عادتای اشتباه ازشون یاد بگیره مثلا فوش هم یادش میدن .اصلا کلن خودشون صاحب بچه میدونن الان هم نرم خودشون میان اینجا رادمهر رو ببرن اما تا الان اجازه ندادم چون میدونم خیلی رفتارای بدی دارن با بچه
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
صبح هر کی دید لطفا جواب بده امروز رفتم خونه خواهر شوهرم روضه ولی چون میدونستم خیلی شلوغه پسرم رو نبردم و سپردم به شوهرم ساعت ۶رفتم هر روز به پسرم عصرونه میدم اما امروز موقع رفتن خاب بود قرار شد شوهرم روضه تموم شد بیارمش اونجا خلاصه بگذریم شوهرم برده بود بیرو براش چیپس خریده بود بارها تاکید کردم که اگر خون گریه کرد براش خوراکی نخر و به گفته ی خودش یه تیکه کوچیک بهش کاکائو داده بود وقتی آوردش اونجا کلی بدو بدو کرد و بعد هرچی خورده بود رو قالی خواهرشوهرم بالا آوردوبعد دوباره شروع کرد از ثانیه ای که اومد فقط بدوبدو کرد داد زد بپر بپر کرد. تو بغل هیچکس نمی‌رفت مدام با پسر خواهرشوهرم گلاویز شد همه گفتن چون کاکائو خورده اینطوره ولی هر وقت برم مهمونی همینه مدام باید مواظب باشم سرش جایی نخوره کسی بش نزنه هیج جوره رو زمین بند نمیشه اصلا یه چیز عجیب کسی بچش اینطوری هست ؟یعنی پسرم پیش فعاله ؟خیلی نگران شدم خاب از سرم پریده تو خونه هم فقط برای آب خوردن دراز میکشه یا شیر خوردن هیجا نمیتونم با خیال آسوده برم احساس میکنم همه دارن فحش میدن میدم ولی باز توخونه خودمون راحت تر کنترلش میکنم