اگر دیدین خانوماااا خبر آوردن گفتن یه مادری رفته تیمارستان امین آباد..نگران نشید منم بچه عاااا🥴🥴🙃
دخترم علنی من و همسرم رو ب مرز دیوانگی رسونده....یاخدااااا ازبس توخونه دورش میدیم کمرمون شکست..یه ثانیه هم میشینیم گریه راه میندازه...بردم حمام گفتم آروم بشه بدتر شد...هرچی شربت هم لازم بود دادم دریغ از کمی آروم شدن....با زور و التماس تازه خوابید🛌😭😭🤦

مثل این

بچه خواهر شوهرم همین بود یک گریه های وحشتنااااکی میکرد ینی یه چیزی میگم ی چیزی میشنوی همه چیز از دارو و دکتر سیدو و....همه چی امتحان کرد فقط شوهرم براش نندی قدیمی ها درست کرد اب رو اتبش شد تو پنج ماهگی دیگه

شربت اهورا نی نی بده آرومش میکنه... هم اینکه بغلیش کردین از بس راه بردین دیگه پررو شده

دختر بزرگم همینجور بود.تا چهارماهش که تموم شد یه بند گریه کرد.جوری بود که گاهی همسایه ها میدن دم در ببینن چی شده.چهار ماهش که تموم شد یهو انگار یکی دیگه بردن جاش آوردن😂😂 خیلی آروم و خوش اخلاق.برا همین تا 9 سالگی دخترم اصلا فکر بچه دوم هم نمیتونستم بکنم.واقعا میترسیدم دیگه

خب عزیزم آزمایش بگیرین از بچه ببین مشکلی نداره

عزیزم از این‌گهواره قدیمی ها براش درست کنید خیلی خوبه تاثیر داره

خوابش میومده ، هروقت دیدی اینجوریه، یعنی میگه زمینم نزارید، همون اول بزارید تو پتو تابش بدید میخوابع

من ظهر داشتم‌میرفتم دیگ گفتم گناه دارن گریه میکردم از بی خابی و‌خستگی بچه کولیک داره گریه میکنه عزیزم ماهانم همینجوری بود

گلم درخواست میدی دوست شیم ؟

شایددندون داره