۵ پاسخ

وای من که تنهام تنهایی تنها انقد خستم امروز گریه کردم آنقدر 😭

پس من چی بگم ک از بعدواکسن شیر نمیخوره با قطره چکون میدم جونم به لبم رسیده دوبارم زدم باسنش از بس صبرم سر اومده

منم امروز جد و آباد باباشواوردم جلو چشس خودمو زدم

وای منم ی بار از عصبانی شدم رفتم تو اتاق یکی خودمو زدم اومدم ولی رستا انگار فهمیده بود خیلی گریه کرد بعد ک خوابید پتوشو بغل کرده بود الهی مادر فداش بشه از اون ب بعد ب خودم قول دادم عصبانیت منو رستا نبینه 🥺🥺

عذاب وجدان نداشته باش منم بعضی وقتا ب لبم میرسه فوش میدم

سوال های مرتبط