۹ پاسخ

با گوشت و خون و پوستم درکت میکنم

من تو این شرایطم
روانی شدم روانی ن راه فرار هست ن راه موندن
اونایی ک میگن باهاش بیشتر بازی کن سرگرم بشه تواین شرایط نیستن ....

نزدیک خونواده شوهر بودن کار غلطیه برید

فقط واسه زودتر ساکت شدنش ، میتونی همون حرفای خودشو واسش هی تکرار کنی ، اره مامان دلت میخواد وایسن ، کجا رفتن تو هم دوس داشتی بری ، تو هم دلت میخواس وایسن پیشمون اره منم دوس داشتم ، الان دلت میخواد چیکار کنیم بعد میگ بهت ، بگو من ی پیشنهادی دارم میخوای مثلا اینکارو کنیم هی باهاش حرف بزن ینی درکش کنی ک واسه چی ناراحته کنار میاد

متاسفانه متاسفانه دوست من هیچ راهکاری نداره فقط باید بزرگتر بشن حالیشون بشه خودشون

روزی که میان بعضی مواقع یه بهونه بیار بروید بیرون

اشتباه از بچه نیست
اشتباه از خودته ک طبقه پاین زندگی میکنی تو باید طبقه بالا زندگی میکردی یا کلا دثر از مادرشوهرت

سعی کن خودت با دخترت زیاد بازی کنی،که باهات خوب باشه،ماام تو یه ساختونیم ولی هروقت به دخترم میگم بیا بریم‌ خونه باهم بازی کنیم یا یکیشون میخواد بره میگم وقت کاردستیه،فوری میاد پیش خودم

حواسش پرت کن
تا میخوان برن ببرش تو حمام
بگو بیا ماهی رو نشونت بدم
بگو بیا بریم شامپوتو بیاریم
بگو بیا بریم حمام شعر بخونیم
ببرش تو بالکن
ببرش دستشویی
بگو عروسکتو بیار پی پی کنه

منم همینم
دخترم حالا گریه نمیکنه ولی فوری دمپاییشو میذاره میگه منم میخوام برم

سوال های مرتبط