۹ پاسخ

امون از دل ما مامانا
چقدر مادربودن سخته
خالم هنیشه میگفت ادم مار بشه مادر نشه نمیفهمیدم چی میگه

عیب ندارع مشکلت حل بشه حالتم خوب میشع عذاب وجدان نگیر .فعلا خودت بیشتر ب مراقبت نیاز داری تا بچت.

عزیزم موقع عصبانیت از هزار شروع کن معکوس شمردن و ی مدل تنفس کشیدن برای مواقع عصبانیت هست اونو تمرین کن . انشاءالله مشکلت حل شه ، اون موقع فکر کن که هر مشکلی که داشته باشی بچه ات نباید در جریان این مشکلت قرار بگیره و ربطی بهش نداره اینجوری دیگه سرش داد نمیزنی

دقیقا من.با اینک مامانم طبقه پایینمونه ولی تا بعد از ظهر سرکارع،بعدم هیچوقت نشده ببرتش پایین ی ساعت ک من یزره تنها باشم.خیلی اذیتم ی وقتا ب حدی گردنو کمرم درد میگیره دلم میخاد بمیرم.

مادر بودن خیلی خیلی سخته ولی آن شاله خدا نصیب تمامی زن ها بکنخ

چه مشکلی گلم ؟

مشکل من🥲کاش یکی ب دادم میرسید😔

عزیزم می‌دونم عصبانی هستی دست خودت نیست ولی این و بدون اون بچه تو این دنیا تنها پست و پناهش تو هستی ، هروقت خواستی داد بزنی یادت بیفته اون بچه فقط تو رو داره

بدون هربار که دعواش کنی گناه میبری و یه روزی باید در درگاه خدا پاسخ بدی پس مهربونی بهش بکن

سوال های مرتبط

مامان 👶araz مامان 👶araz ۱ سالگی
بازم شب شد و عذاب وجدان و هزار تا فکر و خیال...
پسرم یه مدته خیلییییی بد جیغ می‌کشه می‌دونم طبیعیه و تو این سن همشون این کار میکنن ولی من خر یه مدته خیلی عصبی شدم و نمیتونم خودمو کنترل کنم امشب خونه خواهر همسرم بودیم آراز انقد جیغ کشید که ما اصلا صدامون به هم نمی‌رسید یعنی انکار جیغ براش یه جور بازی شده نه که بگم گریه می‌کنه فقط جیغای بنفش منم یهو از کوره در رفتم و سرش داد زدم خدا منو بکشه با اون چشمای معصومش یجوری بغض کرد و به بقیه نگاه کرد اون لحظه خواستم بمیرم از دادی که سرش کشیدم بخدا نمیتونم خودمو کنترل کنم چیکار کنم چرا انقد زود از کوره در میرم آخه چه غلطی بکنم با این اعصاب لعنتیم هرکاری میکنم خودمو آروم کنم نفس عمیق میکشم هر کاری میکنم ولیییی تاثیری نداره روم الانم دارم از عذاب وجدان خفه میشم لعنت به من که انقد عصبی شدم
حاملگی خیلی سختی داشتم بعد اونم افسردگی بعد زایمان و یهو ام فتق پسرم پاره شد و عمل و هزار تا چیز دیگه از اونموقع به حدی اعصابم ضعیف شده که واقعا موندم از دست خودم چه کنم به نظرتون برم پیش مشاور تاثیری داره یا برم پیش روان پزشک؟؟؟؟