ما حق نداریم بچه هامونو بزنیم
از یه مغز ۲ ساله چه انتظاری داری
وقتی مغز ۲۲ ساله ی خودت طاقت یه سری کارارو نداره
بهت حق میدم عصبانی بشی، کم بیاری
اما این زدن ها، دوران نوجوانی به خودت برمیگرده
نخوای و نتونی خشمت رو کنترل کنی
فردا همین پسر با لگد میزنه در اتاق رو میشکونه، چرا؟ چون از اول خشونت یاد گرفته
نگو که درکت نمیکنم
بچه م بیش فعاله و من بارها و بارها کم آوردم
اما نمیزنم، چون میدونم یاد بگیره، دیگه نمیتونم کنترلش کنم و دوران نوجوانی باید التماسش کنم که با لگد به در نزن، با لگد به تلویزیون نزن و ....
عزیزم
به صلاحت هست که کمی خویشتن داری کنی
میدونم سخته
درکت میکنم
منم گاهی به حدی عصبانی میشم که دستام میلرزه
به جاش گریه کن(البته نه پیش بچه)
نزنش
این بچه بالاخره بزرگ میشه، بعدا زورت بهش نمیرسه
هممون همینیم،اگه کسی گفت نه یا چند نفر کمکشن یا داره دروݝ میگه
ی ساعاتی رو برید بیرون ک خیلی تو خونه نباشین باهم
من روزایی ک بیرونیم با روزایی ک تنها با پسرم خونه خودمونیم خیلی فرق داره
عزیزم میدونم خیلی سخته و شرایط سختی داری
ولی واقعا بچه ای که نمیفهمه رو نفرین میکنن و میزنن؟؟؟؟
نمیخوام عذاب وجدان بدم بهت ولی خواهشا رو اعصاب و رفتارت یکم کار کن
درخواست میدی پرم
تنها نیستی من که دیگه قلبم درد میگیره
مخصوصا خونه مامانم میرم هی میره وسایلشونو بر میداره اونا هم وسایلشونو از جلوش جمع نمیکنن هی میگن مریم برو بگیرش مریم شایان فلان چیزو برداشت ،خراب کرد ،اصن وقتی بیرونم که یه جور حرص میخورم وقتی خونه ام یه جور
میبرمش خانه کودک میگم اونحا هرکار میخای بکن از شانس من همچین آرومه به زور میگم بازی کن
من انقدر رو پاهام میزنم از دستش که
بچه منم جدیدا یاد گرفته وسیله پرت کنه و جیغ میزنه خونه بابام اومدم بعد ی سال بچه است نمیفهمه چکارش کنم دلش میخواست با عروس هلندی بازی کنه اما هر چی میگم مامان نزنش بازی کن نازش کن ها میده قفسشو دونه ها میریزه و آبش پرنده تو میترسه دیگه رفتم آروم خواهرمو صدا بزنم بیاد بالا پرنده رو بی خبری بذاره جایی ک بچم راحت بشه اون پرنده ام گناه داشت اذیتش نکنه خلاصه سر پله خواهرم اومد بیاد بالا آرتین فهمید میخواد برش داره جیغ زد بعد مامانم بفکر آروم کردن بچه نیست میگه ساکتشو همسایه ها خوابن ساکتش کن منم دیونه شدم گفتم بجای اینکه بگی چشه یا بیای بگی بده سرگرمش کنیم یا با چیزی سرگرمش کن یادش بره ب فکر همسایه ای خب بچه است مگه اونا بچه نداشتن نمیفهمن بچه است ک میگی همسایه الان فک میکنه دعوا شعورش نمیرسه بچه است شاید ناراحتی داره منم عصبی شدم زدم رو دست بچه اومدم بالا بچمو محکم بغل کردمو گریه کردم خب والله حق دارم با اخلاق موذی تون نیام خونتون بعد ی سال اومدم اینجورن دتازه فردا ک اون خواهرم میاد چون اون وضعش خوبه دیگه محل ب من نمیذارن با بچم ب زورنگامون میکنن
منم اینجور شدم دختر منم لجباز شده گریا میکنه از فردا میخام ببرم بیرون 🥲🥲حوصلش سر میره بچه هست من م اعصابم ضعیف نمیدونم چ گوهی بخورم
منم سر عذا نخوردن و خابش دیگه پیر شدم واقعانم دس تنهام و دیروز هم خودمو زدم هم دوتا ب بچه ک تاشب داشتم از عذاب وجدان میمردم البته این روزا خیلی سرش دادمیزنم میدونم اشتباهه ولی آدم تنها سخته بچه داری و با مشکلاتی ک داریم سر بچه انگار خالی میکنیم درکت میکنم ولی بای سعی کنین یکم آروم باشیم
هممون عین همیم
و همچنین دختر من خیلی لجباز شده و جیغ میکشه
بخدا پسر منم همینه به شدت نق نقو و لجباز و شیطون شده ولی نه داد میزنم نه میرنمش فقط دارم تحمل میکنم
تازه من مشکل قلبی هم دارم از بس هر روز حرص میخورم دکترم دوز قرصامو برده بالا ولی چیکار کنم بچه دو ساله رو بگیرم بزنمش بخاطر عصبانیت خودم من منم عصبی میشم گریه میکنم فشار به قلبم میاد ولی ناچارم تحمل کنم کاراشو
ایه قرانی بخون
یه ان بدون بچه خودتو تصور کن نفرین نکن بچرو 🤕صبرتو زیاد کن انقدی که قرار نیست بمونه
منم دیروز اقد دخترم اذیتم کرد دیگه کم اورده بوده خیر سرم رفته بودم مسافرت وقتی اومدم خونمون گرم یخچال از کار افتاده بوده تمام وسایلام گند شده بوده کلی کار سر ریخته بودم خونمون هیچ قسمتی تمیز نبود خدم خسته اقد دخترم اذیتم کرد چن تا زدم ب سینم ک دستم درد میکرد ب اونم زدم بعدم مثه سگ پشيمون میشم بخدا
عصبانیت ناراحتی گریه عذاب وجدان واسه همه ی ماماناست ولی نزن خواهش میکنم
دقیقا منم همینم..خیلی لجباز شده اصلا حرف گوش نمیده فقط حرص میخورم بعضی وقتام کنترلمو از دست میدم خیلی سخته
دختر منم چند روزه خیلی خیلی اذیت میکنه، هر بار که مادرم بهم زنگ میزنه دخترم داره جیغ میزنه و گریه میکنه
مادرم میگفت حتما اذیتش کردی گفتم بخدا از گل نازکتر بهش نمیگم
بعد رفتیم خونه مادرم اینا اونجام هرررکار میکردن بچهم بازم بد خلقی میکرد
دیگه یه مدته، خوب میشن، دست خودشون نیست، درکشون کنیم، صبور باشیم، میگذره...
بچه اولیا اینطورن معمولا
عزیزم خوب همه بچهامون همینن
مثلا الان برق خاموشه یک ساعته
اما نشسته تو تاریکی چیز پرت میده
حرف میزنه
بعد گفتم کاش دعواش کنم تا بیاد بخابه
بعد گفتم این بیچاره از صبح تا شب بهش میگم نکن چیکارش داری بزار خودشو تخلیه کنه
الان اومده بغلم دراز کشیده خودش
ولش کن انقد نکن بکن نکن
وسایل خطرناک و کامل جمع کن
کار بد کرد هم قدش شو و بهاش حرف بزن
عیب نداره نفهمه مهم نیست
کم کم یاد میگیره
ول کن بابا، بچه هستن، بزرگ میشن دلمون برای این روزا تنگ میشه
دقیقا پسر منو توصیف کردی😥😥
الهی بگردم الان یه عده مامان میان شمارو ناسزامیگن نمیگم کارخوبی کردی کاراشتباهی بوده ولی منم واقعا توهمین وضعیتم منم امروز پسرمو زدم خودم خیلی بدبختی دارم کیان هم اذیتم میکنه خیلی زیاد هم اینکه حرف نمیزنه قد نمیگیرع وزن نمیگیره درست حسابی هوش نداره واقعا توفشارم ازهمه طرف منم مث خ.. نشستم گریه کردن ک لعنت بهم چرا زدم اون گناهی نداره ولی چ کنم بازچندروز دگ همین اش همین کاسع
دوره ی والدگری ماهرانه ی اکادنی تربیت نجاتت میده
دختر منم همیجور شده اصلا قابل کنترل نیست من میبرمش پارک و تو کوچه تا تخلیه بشه وقتی هم ببینم باز اذییت میکنه میبرمش حموم اب بازی کنه قشنگ خسته میشه
گلم نا امیدت نمیکنم ولی اگه به زدنت ادامه بدی چند سال دیگه حال و روزت هزار پله ازین بدتر میشه
رهاش کن ولش کن فقط کار خطرناک نکنه بزار گریه کنه خودش خسته شه.
دختر منم چند روزه جیغ میزنه الکی😐 اونه ساعت یک ظهر ببدارشده هنوز بیدار داره بازی میکنه نمیتونم بخابونمش خیلیم شارژه
الان ۴ روز اخلاقش اینجوری شده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.