یاسین نصف شب شروع کرد گریه کردن
گریه های وحشتناک که هیچ جوره آروم نمیشد
آب آوردم نخورد
شیر دادم نخورد
باهاش حرف زدم دست کشیدم پشتش ولی قصد آروم شدن نداشت
دیگه انگار یکی بهم بگه در طول روز این بچه بیرون بوده پاشو یه تکونی به خودت بده یه تخم مرغ بشکن براش
باباشو بیدار کردم گفتم یاسین یکم نگهدار گریه نکنه تا من بیام
رفتم تو آشپزخونه تخم مرغ شکستم یاسین انگار آسمون بود اومد زمین
شوهرم می‌گفت مگه حرز امام جواد نداره
گفتم داره ولی خب آداب حرز باید رعایت شده باشه که متاسفانه برا یاسین ما از مغازه های عفاف و حجاب گرفتیم از اینا که رو‌برگه چاپی هستن
بنظرم آداب حرز نمازش اینکه رو پوست آهو نوشته شده باشه اینا باید رعایت شده باشه که تاثیر داشته باشه😐



حالا که با تخم مرغ شکستنا آروم شده خداروشکر و خوابیده😴

خخخخ نه عزیزم به خاطر دندونه، یا دردی چیزی داشته
دختر من موقع دندون درآوردن اینطوری میشه، یا بدنش کک کن ببین نسوخته

پسر من حرز داره اما گذاشتم تو کیفش به لباسش میزنم میکنه

من به حرز اینا اعتقادی ندارم بنظرم یا چش خورده بوده یاااا دندونش یدفعه درد گرفته

دندونشه متاسفانه تو این سن برای دندون پدررررر دمیارن