من فکر میکنم اصلا مامان خوبی نیستم و کلا به درد مامان بودن نمی‌خورم. خیلی زود عصبی میشم اصلا اعصابم نمی‌کشه همش گریه میکنه سر درد میگیرم

یعنی چه خوبه دیگه پس ما باید توی این سن چی بگیم دخترم بچه هامون بزرگ کردیم سرکار همش با بچه های مریض سرکار داریم 25 سال داریم دست وپنجه نرم میکنیم خونه می‌آییم نوه کوچیک داریم دوباره با اون باید بگیم مغز ما از فولاد دختر قشنگم هنوز شما اول راهی اینو میگی ما باید بریم بمیریم که دیگه عزیزم

همه ی ما همینیم و دچار افسردگی بعداز زایمان هستیم که همه ی زنا بعداز زایمان دارن بخاطر تغییرات شدید هورمونی
من خودمم همینجورم ولی سعی می کنم جلوشو بگیرم

من با گریه هاش عصبی نمیشم با نخوردنش خیلی عصبی میشم البت دو روزه خودمو کنترل میکنم خیلی بعتر شدم

ادمها میتونن تغییر کنن اگر امکان دارید برید مشاور
یا با مطالعه و پادکست به تغییر تصمیم بگیرید
حالا که مادر شدیم امکان استفعا نداریم