۱۱ پاسخ

هر بچه ای باهم فرق داره بچه ها باهم یکسان نیستن.مثلا پسر من نزدیک ۲سالشه ولی هیچ درکی برای از پوشک گرفتن نداره

ولی هرچیزی سرجای خودش خوبه
من دخترم ۶ ماهگی غذاخور شد
۲۱ ماهگی از شیر مادر گرفته شد
و ۳ ماه دیگه از پوشک میگیرمش
لزومی به عجله و تقلید از دیگران نیس.
دکتر ها خیلی چیزا میگن قرار نیس ما هنرو اجرا کنیم.

اشکال نداره برای دومی تجربه ات بالاس

من تجربه م از دوتا بچه رو بگم

یکی رو 5 ماهگی غذا دادم یکی رو آخر 6 ماهگی =اون که 5 ماهه دادم بسیار خوش غذاتره
به یکی انواع و اقسام مولتی های خارجی رو دادم، به اون یکی هروقت هرچی دستم بود، و خیلی وقتا ندادم، که باز اونی که کمتر دادم خوش غذاتر و رشد بهتر بود
اولین بچه م از دوماهگی خودش میخوابید، مثل یه خرس خوشخواب
الان که دوتا هستن انقد باهم بازی میکنن که نمی‌ذارن او ن یکی بخوابه
اتاق بچه اولم رو جدا کرده بودم، اما با بدنیا اومدن بچه دوم، پسرم دچار تنش روحی شد. بصورت خشم و پرخاشگری بروز میداد، درنتیجه هردو رو به اتاق خودم آوردم که حالا در وقتی مناسب هردو رو جدا میکنم
پسرم رو توی دوسال و پنج ماهگی از پوشک گرفتم که بنظرم خیلی موفق و خوب بود. دخترم رو شاید دوسال و 3 ماهگی شروع کنم
هر دوشون، از قصری بعنوان صندلی استفاده میکنن که دستشون به شیر آب روشویی برسه😬
پسرم تا 8 ماهگی پستونکی بود و راحت جداش کردم
پسرم رو تا دوسال و دوماهگی شیر داد که اشتباه کردم. دخترم رو یکسال و 5 ماه دادم که عالی بود و شیر پاستوریزه رو جایگزین میخوره
کتاب و کلاس و خانه بازی و پارک کم انجام دادم


ولی بزرگترین کاری که برای هردو کردم این بوده که هردو رو بی نهایت بغل کردم و بوسیدم و هرگز نترسیدم از لوس شدن. عشق دادم بهشون
در کنارش تمام تلاشمو کردم وابسته نباشن و مستقل بار بیان.
هردوشون وقتی زمین میخورن پا میشن خودشون رو میتکونن و ادامه مسیر

من سعی مو براشون کردم

من با میخواستم دخترمو از شیر بگیرم دکتر گفت تا آخر مرداد صبر کن یعنی میشه بیست ماهگی

عزیزم روش خوابیدنش از وقتی شیر نمیدی چیه ببخشید انقد سوال میپرسم

یه چیز جالب تو چین پستونک برای بزرگسال وارد بازار شد
پسر منم پستونک قبول نکرد از اول
ولی پستونک اصولی بدی چیز بدی نیست

تصویر

شیرخشک میخورد که شیر خودت قطع کردی شیرخشک دادی یانه

عزیزم شبا اصلا بیدار نمیشه یکوب تا صبح خوابه؟؟؟

عزیزم چه عالی کاش بع اشتراک میذاشتی چطوری گرفتی

اون مورد اولی و پستونک و که فکرمیکنی درست پیش رفتی و منم انجام دادم ولی پشیمونم

سوال های مرتبط

مامان آنیتا🐣 مامان آنیتا🐣 ۲ سالگی
❤سلام دوستان من اومدم با نجربه از شیر گرفتن دخترکم❤
امروز شد یکماه که دختر قشنگمو از شیر گرفتم .....
قبلش روش های تدریجی رو زیاد امتحان کرده بود ولی نشد که نشد ...
دخترم به شددددت واابستا بود به شیرم
یه روز صبح انقد شبش دختم شیر خورده بود تا صبح ،صبحش که بیدار شدم سردرد افت فشار دلدرد شدید گرفتم و اونروز دوبار سرم خوردم ...
از شدت فشار شیردهی همیشه ضعف و بیحالی داشتم البته نووووش جاااانش❤ با اینکه از نظر غذا و مکمل خیلی میرسیدم به خودم ولی نه خودش خواب داشت نه من همش تا صبح ممه دهنش بود
سرتونو درد نیارم،فردای روزی که سرم خوردم از خواب که بیدار شدم چسب برق زدم به سینم و تصمیم گرفتم که دیگه شیرررر تمامممممم...و باهاش حرف زدم .توضیح دادم که دیگه نمیتونه شیر بخوره .سرگرمش کردم .غذا و میناوعده هایی که دوست داشتو درست کردم و حواسشو پرت کردم تا شب .شب اول چند بار بیدار شد بغل کردم آب دادم بهش رو پا گذاشتم لالایی گذاشتم براش .شب دوم هم همینطور و اینکه دیگه از شب سوم یه بار بیدار شد اونم ماساژ دادم کمرشو خوابش برد .کلا سختیش سه روز بود هم واسه خودم هم واسه بچه ،من تو اون سه روز اصصصصلا حتی تو خواب شیر ندادم شیرمم ندوشیدم به شدت سینم سفت و درد ناک شد ولی کوتاه نیومدم ،از روز چهارم پنجم کم کم سینم شل شد دردش کم شد و تقریبا اوکی شدم دخترمم غذا خوردنش بهتر شد خداروشکر 🥲❤
مامان اَمیرحَسَــن💚 مامان اَمیرحَسَــن💚 ۲ سالگی
امروز دهمین روزه که پسرمو از شیر گرفتم..
من با شناختی که از پسرم داشتم روشِ تدریجی‌رو انتخاب کردم
که کمترین آسیب‌رو ببینه و راحت‌تر بپذیره..
اول از شیرِ روز شروع کردم و با کم کردنِ وعده‌های روزش و سرگرم کردن و بازی کردن و خوراکی و غذاهایی که دوست داشت موفق شدم که با گذشت ۲ هفته کامل با شیر روز خداحافظی کنیم و دیگه اصلا در طول روز سراغشو نمیگرفت..
برای شیر شب هم مثلا از هر ۵ باری که بیدار میشد برای شیر من ۲ بارشو بهش شیر میدادم و ما بقی‌رو روی پا تکونش میدادم که نوازشش میکردم تا خوابش میبرد..
رسید به دفعات آخر..
دوتا دونه انار دون کردم و هم خودم هم همسرم بهش سوره یاسین خوندیم و ثواب این ۲سال شیردهی‌رو تقدیم کردم به حضرت رباب س💚
برای آخرین توو بغلم گرفتمش و بهش شیر دادم و کلی نوازشش کردم..
براش دعای خیر کردم و از خدا خواستم این ۲ سال شیری که به پسرم دادم نور و محبت بشه توو وجودت از عشقِ اهل‌بیت ع❤
انار رو بهش دادم و خورد..(
شب اول گریه میکرد و یکمی بیقرار بود ولی از شب بعد انگار فهمیده بود که دیگه باید بدون شیر بخوابه و با کمی قصه و شعر و نوازش خوابش برد تا حالا که دهمین روزه و دیگه سراغشو اصلا نمیگیره و الحمدالله خواب شبش خیلی بهتر شده و راحت میخوابه🙂
این روزا رو به بهترین شکل برای شمایی میخوام که قصد دارید کوچولوتو از شیر بگیرید..
دعا میکنم خدا صبر و حوصله و توانتونو چندین برابر بکنه و با خاطره خوب از این مرحله عبور کنید❤🙂🤗
مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من :
فکر نکنم بچه ای وابسته تر از بچه من به شیر مادر بوده باشه
دختر من دو سال تمام شیر خودمو خورد صبح تا شب و شب تا صبح شیر منو میخورد واسه خوابیدن روزش واسه خوابیدن شبش واسه اروم شدنش همیشه و همه جا وسط غذا توی شلوغی توی خلوت وسط سفره توی مهمونی وسط مهمونی همیشه درخواست می می میکرد
طوری که از شیر گرفتنش شده بود کابوس هممون
ولی دلو زدم به دریا و دقیقا فردای تولد دو سالگیش شروع کردم از شیر گرفتن.
و راحت تر از چیزی که فکرشو میکردم گذشت. الان بعد از دو سال دارم لذت بچه داری رو میفهمم. اگه بچتون وابستس نترسید. پا روی احساستون بذارید و ببینید چطور بعدش به غذا میفته چطور بعدش راحت میخوابه راحت بازی میکنه. واقعا مادر تازه نفس میکشه. دو سه روز اول سخت بود ولی بعدش واقعا هر ثانیه به خودم میگم چرا زودتر از شیر نگرفتمش و به خودم و به بچم لطف نکردم
من از روز اول صبح که از خواب بیدار شد تلخک زدم روی سینم اومد سینمو دید که سیاه شده گفتم می می درد و از اون ثانیه دیگه حتی نزدیکمم نیومده حتی حاضر نشده که یکم بخوره ببینه تلخه یا نه